جستجو

و من كلام له ع في التزهيد من الدنيا و الترغيب في الآخرة

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

[ 6 ] 194 از سخنان امام ( ع ) : أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّمَا اَلدُّنْيَا دَارُ مَجَازٍ وَ اَلْآخِرَةُ دَارُ قَرَارٍ فَخُذُوا مِنْ مَمَرِّكُمْ لِمَقَرِّكُمْ وَ لاَ تَهْتِكُوا أَسْتَارَكُمْ عِنْدَ مَنْ يَعْلَمُ أَسْرَارَكُمْ وَ أَخْرِجُوا مِنَ اَلدُّنْيَا قُلُوبَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَخْرُجَ مِنْهَا أَبْدَانُكُمْ فَفِيهَا اُخْتُبِرْتُمْ وَ لِغَيْرِهَا خُلِقْتُمْ إِنَّ اَلْمَرْءَ إِذَا هَلَكَ قَالَ اَلنَّاسُ مَا تَرَكَ وَ قَالَتِ اَلْمَلاَئِكَةُ مَا قَدَّمَ لِلَّهِ آبَاؤُكُمْ فَقَدِّمُوا بَعْضاً يَكُنْ لَكُمْ وَ لاَ تُخْلِفُوا كُلاًّ فَيَكُونَ عَلَيْكُمْ « اى مردم همانا دنيا سراى گذشتن و آخرت سراى ماندن است ، بنابراين از گذرگاه خويش براى اقامتگاهتان توشه برگيريد و در پيشگاه كسى كه رازهاى شما را مى‏داند پرده اسرار خود را ندريد . دلهايتان را از دنيا بيرون كنيد پيش از آن كه بدنهاى شما از آن بيرون رود ، در دنيا آزمايش مى‏شويد و براى غير دنيا آفريده شده‏ايد . چون كسى بميرد مردم مى‏گويند : چه باقى گذاشته ، و فرشتگان گويند : چه چيز جلو فرستاده است ؟ خدا پدرانتان را بيامرزد مقدارى از دارايى خود را پيش از خود براى ذخيره آخرت بفرستيد كه به سود شماست و همه را براى دنيا نگذاريد ، كه به زيان شما خواهد بود . » امام ( ع ) در اين سخنان با يادآورى هدف دنيا و آخرت ، انسانها را به [ 7 ] دورى از دنيا و علاقه‏مندى به آخرت تشويق فرموده‏اند : پس دنيا گذرگاه يعنى راه عبور به سوى آخرت است ، كه به دو طريق امكان پذير است : 1 اختيارى ، چنان كه بندگان شايسته خدا به طرف آخرت حركت مى‏كنند . 2 اضطرارى ، چنان كه عامه مردم ناچار مى‏ميرند و به سراى آخرت مى‏شتابند ، و مراد امام ( ع ) در اين سخن رفتن اضطرارى است . يادآورى دنيا و آخرت ، با اين دو صفت : ( گذرگاه و قرارگاه ) ، شبيه مقدمه‏اى براى اين جمله از سخن امام ( ع ) است : فخذوا من ممرّكم لمقرّكم . و لا تهتكوا . . . . اسراركم ، يعنى با تظاهر به معصيت پرده درى نكنيد زيرا خدايى كه از رازهاى درونى شما آگاهى دارد به كارهاى علنى شما آگاه‏تر است . و اخرجوا . . . ابدانكم ، امام ( ع ) در اين جمله مردم را به ترك دنيا پيش از مرگ ، امر كرده و از آن بطور كنايه به « خارج كردن دلها از دنيا » تعبير فرموده است . خرج فلان عن كذا ، و اخرج نفسه من كذا ، وقتى گفته مى‏شود كه از آن ، دورى كند و بيزارى جويد . ففيها اختبرتم ، اين گفتار امام اشاره به اين است كه آزمايش در اين دنيا از عنايات و توجهات خدا است چون باعث بيدارى انسان براى آخرت مى‏شود ، و معناى آزمايش را پيش از اين دانستى . و لغيرها خلقتم ، يعنى انسانها از نظر ذات و فطرت ، براى رسيدن به سعادت اخروى آفريده شده‏اند ، ولى اگر اعمال نيك نداشتند و به گناه آلوده شدند گرفتار شقاوت خواهند گرديد : ( زمينه اصلى و فطرت اوليه در انسان سعادت است شقاوت امرى عرضى مى‏باشد ) . انّ المرء . . . . قدّم ، مردم مى‏گويند : « از مال دنيا چه چيز گذاشته ، و فرشتگان مى‏گويند : از كارهاى نيك چه عملى جلو فرستاده است ؟ . امام ( ع ) در اين سخن ، مردم و فرشتگان و آنچه را كه مورد سؤال اين [ 8 ] دو گروه است با هم ذكر فرموده ، تا توجه دهد به اين كه كارهاى نيك و عبادات كه باعث سعادت اخروى است ، بر كالاهاى دنيوى ، شرافت و برترى دارد ، زيرا كارهاى نيك خواسته ملائكه و مورد توجه آنهاست ولى امور مادّى دنيا مورد توجه مردم غافل و بيخبر است . همراه آوردن دو لفظ ما ترك و ما قدّم به گونه‏اى زيبا اين مفهوم را بيان مى‏كند كه امور مادّى و دنيوى جدا شدنى است ، و كارهاى نيك پيش فرستاده و براى آخرت انسان ، ماندنى و سودمند است ، پس بايد به كارهاى شايسته بيشتر توجه كرد و به امور مادّى دنيا كه جدا شدنى و رها كردنى است اعتنائى نكرد . للَّه آبائكم ، جمله‏اى است كه عرب براى تعظيم و بزرگداشت شخص مورد خطاب مى‏آورد ، و او ، يا پدرش را به خدا نسبت مى‏دهد و به گونه‏هاى مختلف آورده مى‏شود ، از قبيل : للَّه انت ، لله ابوك و جزاينها . . . . بعضى از شارحان لام را براى عاقبت دانسته‏اند ، يعنى : بازگشت پدران شما به سوى خداست ، امّا در اين صورت ، كلام از معناى تعجّب و تعظيم بيرون خواهد شد . فقدموا بعضا . . . ، يعنى قدرى از متاع دنياى خود را به عنوان صدقه و مانند آن ، پيش از خود بفرستيد تا ثوابش در آخرت براى شما باشد و تمام آن را بعد از مرگ خود براى ديگران مگذاريد زيرا سنگينى آن بر دوش شما خواهد بود ، چنان كه پيامبر اكرم ( ص ) فرموده است : « اى فرزند آدم ، از امور دنيا تنها سه چيز براى تو سودمند است : 1 آنچه را كه با خوردن از بين ببرى . 2 آنچه را كه بپوشى و كهنه كنى . 3 آنچه را كه صدقه دهى و براى آخرت باقى گذارى [ 1 ] . [ 1 ] سوره بقره ( 2 ) قسمتى از آيه ( 155 ) يعنى : ما از آن خدا هستيم و به سوى او باز مى‏گرديم . [ 9 ] پيش از اين معلوم شد كه دادن زكات و صدقات و جز اينها ، چگونه باعث پيدايش فضايل اخلاقى و پاداشهاى اخروى در انسان مى‏شود ، و بر عكس بخل‏ورزى و ثروت اندوزى موجب بدبختى و شقاوت اخروى مى‏گردد . علت اين كه امام ( ع ) دستور مى‏دهد كه قدرى از ثروت دنيا را پيش از خود بفرستيد ، و از گذاشتن تمام آن براى پس از مرگ منع مى‏كند ، آن است كه بطور كلى محروم كردن وارثان از حق ارث جايز نيست و از طرفى ترك صدقات و ندادن زكات هم حرام است . اين مطلب به طريق ديگرى نيز روايت شده كه حاصل معناى آن چنين است [ 2 ] . آنچه كه پيش فرستاده‏ايد ، در واقع به قرض خدا داده‏ايد ، و اگر هيچ نفرستيد و براى پس از خود اندوخته كنيد بر ضرر شما و مايه زحمت شما خواهد بود ، چنان كه خدا مى‏فرمايد : « مَنْ ذا الَّذى يُقْرِضُ اللَّه قَرْضاً حَسَناً . . . [ 3 ] » . كلمه قرض اين جا به عنوان استعاره آمده ، و مناسبت آن ، اين است كه معمولا قرض گيرنده از كسى كه صاحب مال است درخواست قرض مى‏كند و با تشكّر از او ، در موعد مقرّر عوض آن را به صاحب مال بر مى‏گرداند ، لذا امام ( ع ) انفاق مال در راه خدا را به قرض دادن به خدا تشبيه كرده است زيرا خداوند بارها از مردم خواسته است كه زكات و صدقه بدهند ، و از انفاق كنندگان در راه خود سپاسگزارى فرموده و به آنان كه صدقه مى‏دهند چند برابر آنچه بخشيده‏اند و ارزنده‏تر از همه آنها كه بهره‏اى ندارد بلكه زيان هم دارد ، پاداش مى‏دهد و چون نگهدارى ثروت و به جاى گذاشتن آن بعد از مردن ، چنان است ، ناگزير مايه زحمت و گرفتارى صاحب مال مى‏شود . و توفيق از خداوند است . [ 2 ] يكن لكم قرضا و يكن عليكم كلا . . . [ 3 ] سوره بقره ( 2 ) آيه ( 244 ) يعنى : چه كسى حاضر است به خدا قرض نيكويى بدهد .