جستجو

من خطبة له ع في قدرة

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

182 از خطبه‏اى از آن حضرت ( ع ) ستايش خداوندى را كه شناخته است بى‏آنكه ديده شود . آفريدگار است بى‏آنكه او را رنجى رسد . موجودات را به قدرت خود بيافريد و به عزت و چيرگى خود هر مهتر گردنكش را بنده ساخت و بر همه بزرگان به جود و بخشش خود سرورى يافت . اوست كه آفريدگان خود را در اين جهان جاى داد و پيامبران را بر جن و انس مبعوث فرمود ، تا پرده از چهره دنيا برگيرند و مردم را از بديها و سختيهايش بر حذر دارند ، و برايشان از دنيا مثلها آورند و ديدگانشان را به معايب آن بگشايند و بناگهان برايشان در آيند و سخنى عبرت‏آميز گويند ، از دگرگونيهاى آن چون تندرستيهاى آن و بيماريهاى آن و حلال آن و حرام آن و آنچه خدا براى فرمانبرداران مهيا كرده و آنچه براى بزهكاران از بهشت و دوزخ و بزرگوارى و خوارى . ستايش مى‏كنيم او را ستايشى كه به ساحت قدس او منتهى گردد آنسان كه از بندگانش خواسته كه ستايشش كنند . براى هر چيز اندازه‏اى نهاد و هر اندازه را زمانى مقرر داشت و هر زمان را در كتابى نوشت . از اين خطبه قرآن فرمان‏دهنده است و بازدارنده . خاموش است و گويا . حجت خداست بر آفريدگانش كه براى آن از ايشان پيمان گرفته است و همه را در گرو آن قرار داده . خداى تعالى نور هدايت خود را به قرآن تمام كرده و دين خود را به قرآن كامل نموده [ 439 ] است . جان پيامبر خود ( صلى الله عليه و آله ) را زمانى بستد كه از رسانيدن احكام هدايت آميزش فراغت يافته بود . پس خداى سبحان را چنان بزرگ داريد كه او خود خويشتن را بزرگ داشته است . زيرا كه چيزى را از دين خويش بر شما پوشيده نداشته است . هيچ چيز نيست كه او را خشنود سازد يا سبب كراهت او گردد ، مگر براى آن نشانى روشن و آيينى محكم آورد كه يا منعش كرده يا به سوى آن فراخوانده است . و سبب خشنودى و خشم او در آينده و گذشته يكى است . بدانيد كه او هر چيزى را كه بر پيشينيان ناپسند مى‏داشته از شما پسنديده ندارد و چيزى را كه از پيشينيان شما پسنديده مى‏داشته از شما ناپسند نداند . شما به راه روشن حق گام مى‏نهيد و همان سخنان كه مردان پيش از شما مى‏گفته‏اند بر زبان مى‏رانيد . خداوند هزينه دنياى شما را بر عهده گرفته است و به سپاسگزارى واداشته و ذكر خود را فريضه زبانها كرده است . شما را به پرهيزگارى سفارش كرده و آن را منتهاى خشنودى خود قرار داده و همين است آنچه از بندگان خود خواسته . پس ، از خداوندى كه همواره در نظر او هستيد و زمام اختيارتان به دست اوست و در قبضه قدرت اوست ، بترسيد . اگر در نهان كارى كنيد ، مى‏داندش و اگر به آشكارا كارى كنيد ، مى‏نويسدش و بر اين كار فرشتگانى گمارده است . نگهبانان و ارجمندان ، كه حقى را نانوشته نگذارند و چيزى را بيجا ثبت نكنند . بدانيد كه هر كه از خدا بترسد براى او راه بيرون شدنى از فتنه‏ها قرار مى‏دهد و چراغى در تاريكيها و او را در آنچه ميل و خواست اوست جاويدان دارد و در نزد خود در منزل كرامت فرود آورد ، در سرايى كه خاص خود ساخته ، سايه‏اش عرش است و روشناييش اشراق نور خشنودى اوست و زايران آن فرشتگان او و دوستانش پيامبرانش هستند . به سوى معاد بشتابيد ، بر مرگها پيشى گيريد ، زيرا ، بسا مردم كه رشته آرزوهايشان گسسته گردد و اجل دريابدشان و در توبه به رويشان بسته ماند . شما همانند كسانى هستيد كه پيش از شما از اين جهان رفته‏اند و از خدا مى‏خواهند كه آنان را به دنيا بازگرداند . شما مسافرانى هستيد در سفر ، از خانه‏اى كه خانه شما نبوده است و اكنون بانگ رحيل سرداده‏اند كه گاه رفتن است . [ 441 ] همراه خود توشه‏اى برداريد . بدانيد كه اين پوست ظريف را طاقت آتش دوزخ نيست . پس بر خود ترحم كنيد . شما توان خود را در برابر مصايب و سختيهاى اين جهانى سنجيده‏ايد ، آيا نديده‏ايد كه اگر خارى بر تن يكى از شما رود يا بلغزد و بيفتد و خونين شود يا با ريگ تفته بسوزانندش چه حالى خواهد داشت ؟ پس چگونه است حال او ، آنگاه كه ميان دو طبقه از آتش جاى گرفته ، همخوابه‏اش سنگ است و همنشين او شيطان ؟ آيا مى‏دانيد كه چون مالك دوزخ بر آتش خشم گيرد ، برخى از آن برخى ديگر را فرو كوبد و خرد كند ؟ و چون بر آن بانگ زند از هيبت آن فرياد برآورد و ميان درهاى دوزخ برجهد ؟ اى پير سالخورده كه ضعف پيريت از پاى درآورده ، چگونه‏اى آنگاه كه طوقهاى آتش به استخوانهاى گردنت بچسبد و غلها و زنجيرها گوشت ساعدانت را خورده باشند ؟ الله . الله . اى جماعت بندگان ، شما كه اكنون در تندرستى پيش از بيمارى هستيد و در گشايش پيش از تنگى ، براى رهايى خود ، پيش از آنكه گردنها به گرو اعمال رود و رهايى ممكن نگردد بكوشيد . شب هنگام چشمان خود را بيدار داريد و شكمهاى خود را لاغر نماييد و قدمهاى خود به كار داريد و اموالتان را انفاق كنيد و از تنهايتان بگيريد و به جانهاى خود ببخشيد و در اين گرفتن و دادن بخل مورزيد . خداى سبحان فرمايد : « اگر خدا را يارى كنيد شما را يارى كند و پايداريتان خواهد بخشيد . » ( 1 ) و نيز گويد : « كيست كه خدا را قرض الحسنه دهد تا براى او دو چندانش كند و او را پاداشى نيكو باشد . » 2 اگر خدا از شما يارى مى‏خواهد نه از روى خوارمايگى است و اگر از شما وام مى‏خواهد نه به سبب بينوايى است . از شما يارى خواسته در حالى كه ، لشكرهاى آسمان و زمين از آن اوست و اوست پيروزمند و حكيم و از شما وام مى‏خواهد و حال آنكه ، خزاين آسمانها و زمين از آن اوست و بى‏نياز و ستوده است خداوند . مى‏خواهد شما را بيازمايد تا كداميك از شما به عمل ، بهتر از ديگران هستيد . پس به كارهاى نيك دست يازيد تا با همسايگان خدا در خانه خدا [ 443 ] باشيد ، همانند كسانى كه خدا پيامبرانش را رفيقان آنان كرده و ملايكه خود را به ديدارشان فرستاده و گوشهايشان را بدان گرامى داشته كه هرگز صداى آتش را نشنوند و تنهايشان را از رسيدن رنج و درد مصون داشته « اين بخشايشى است از جانب خدا كه به هر كه مى‏خواهد ارزانيش مى‏دارد ، كه خدا صاحب بخشايشى بزرگ است . » ( 1 ) مى‏گويم آنچه مى‏شنويد . از خداوند براى خود و شما يارى مى‏خواهم . او مرا بسنده است كه بهترين كارگزار است .