متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
175 خطبهاى از آن حضرت ( ع )
از سخن خداى سود بريد و از مواعظش پند گيريد . اندرز خدا را بپذيريد . خداوند
[ 413 ]
با دلايل واضح خود ، براى شما جاى عذرى باقى نگذاشته و حجت را بر شما تمام كرده است و برايتان بيان فرموده كه چه كارهايى را خوش دارد و چه كارهايى را ناخوش ، تا از آنچه خوش دارد ، پيروى كنيد و از آنچه ناخوش دارد ، اعراض نماييد .
رسول الله ( صلى الله عليه و آله ) مىفرمود « كه بهشت در سختيها احاطه شده و آتش در خواهشهاى نفسانى . » بدانيد كه اطاعت خداوند با سختى و درشتى همراه است و معصيت او با لذت و خوشى . پس ، خداوند رحمت كناد كسى را كه از خواهشهاى نفس و لذتهاى خود دل بر كند و هواى نفس را سركوب نمايد .
دشوارترين كارها ، دور داشتن نفس است و از هوا و هوسهايش ، زيرا نفس همواره خواهان معصيت و هوسرانى است .
بدانيد ، اى بندگان خداى ، مؤمن شب را به روز و روز را به شب نمىآورد مگر آنكه به نفس خويش بدگمان است و پيوسته بر او عيب مىگيرد و از طاعت حق ،
افزونتر از آنچه به جاى آورده ، از او مىطلبد . پس ، همانند كسانى باشيد كه پيش از شما بودهاند و آنان كه در برابر شما مردند و چون مسافران خيمه بركندند و رخت به جاى ديگر بردند و دنيا را چون كسى كه منازل را طى مىكند طى كردند .
بدانيد كه اين قرآن اندرزدهندهاى است كه در اندرزش رنگ فريب نيست و راهنمايندهاى است كه گمراه نمىكند و سخنگويى است كه دروغ نمىگويد . هر كس با قرآن همنشينى كند ، چون برخيزد ، چيزى بر او افزوده شده و چيزى از او كاسته گشته . به هدايتش افزوده شده و از كوردليش كاسته گشته . بدانيد ، آنكه با قرآن است ،
نيازمند نباشد و كس را بدون قرآن بىنيازى حاصل نگردد . شفاى دردهاى خود را از قرآن بجوييد ، چون سختى پيش آيد از قرآن يارى خواهيد . قرآن شفادهنده بزرگترين دردهاست ، يعنى درد كفر و نفاق و تباهى و گمراهى . به قرآن از خدا حاجت خواهيد و با عشق به قرآن روى به خدا آوريد و قرآن را وسيله خواهش از مردم قرار مدهيد .
بندگان خدا ، براى روى آوردن به خدا ، قرآن را نيكوترين وسيله يافتهاند . بدانيد كه قرآن شفيعى است كه شفاعتش پذيرفته آيد و گويندهاى است كه سخنش به تصديق
[ 415 ]
مقرون باشد . هر كه را كه در روز قيامت قرآن شفاعت كند ، بپذيرندش و ، هر كه را در روز قيامت قرآن تقبيح كند ، سخنش به زيان او گردد .
در روز محشر آواز دهندهاى آواز دهد كه « هر عمل كنندهاى در دنيا ، در اين جهان گرفتار عاقبت عمل خويش است ، مگر عمل كنندگان به قرآن » پس از عمل كنندگان به قرآن باشيد و از پيروان قرآن و قرآن را دليل شناخت پروردگار خويش گيريد و اندرز دهنده خود شماريد و هر انديشه كه بر خلاف قرآن در دل داريد ، صوابش مشمريد و هواهاى نفسانى خود را در برابر آن خيانتكار انگاريد .
كارى كنيد ، كارى كنيد . كار به پايان بريد ، كار به پايان بريد . پايدارى ورزيد ،
پايدارى ورزيد شكيبايى كنيد ، شكيبايى كنيد . پارسا باشيد ، پارسا باشيد . هر آينه شما را سرانجامى است . به سوى سرانجام خويش رويد تا بدان برسيد . شما را نشانهاى است ، به نشانه خود راه جوييد . اسلام را هدفى است ، به هدف اسلام بگراييد . به سوى خدا رويد و حق او را در آنچه بر شما واجب ساخته و احكامى كه برايتان مقرر داشته است ، بگزاريد . من گواه شمايم و در روز قيامت از سوى شما حجت مىآورم .
بدانيد ، كه هر چه زين پيش مقدر شده بود واقع شده ، و آنچه قضاى الهى بر آن تعلق گرفته بود ، اندك اندك ، پديدار گشته . من از وعده خدا و حجت او سخن مىگويم . خداى تعالى فرمايد : « آنان كه گفتند : پروردگار ما الله است و پايدارى ورزيدند ، فرشتگان بر آنها فرود مىآيند كه مترسيد و غمگين مباشيد ، شما را به بهشتى كه به شما وعده داده شده است بشارت است . » ( 1 ) شما گفتهايد كه پروردگار ما الله است . پس استقامت ورزيد بر كتاب او و به راه او ، راهى كه شما را بدان فرمان داده ، به استوارى گام نهيد و بر طريقه شايسته عبادت او پايدار مانيد . و از آن راه ، كه در پيش پاى شما گشاده است ، بيرون مرويد
[ 417 ]
و در دين بدعت مگذاريد و با دين مخالفت منماييد . زيرا آنان كه از آن راه پاى بيرون نهند ، روز قيامت از آوردن حجت در نزد خدا مانده شوند .
نيز شما را برحذر مىدارم از دگرگونى در خلق و خوى و از نفاق . همواره زبان را يكى كنيد . هركس بايد كه زبان خود نگه دارد . بسا شود كه زبان سركشى كند . به خدا سوگند ، نديدهام بندهاى را كه پرهيزگارى كند و پرهيزگاريش او را سودمند افتد ، مگر آنكه زبان خود نگه دارد . هر آينه زبان مؤمن در پس قلب اوست و قلب منافق در پس زبان او . زيرا ، مؤمن هنگامى كه آهنگ گفتن كند ، نخست در درون خود در آن بينديشد ، اگر نيك بود بر زبان آرد و اگر بد بود پنهانش دارد . منافق هر سخن كه بر زبانش آيد بگويد و نداند چه به سود اوست و چه بر زيان او .
رسول الله ( صلى الله عليه و آله ) فرمود : « ايمان هيچ بندهاى استقامت نپذيرد مگر آنگاه كه دلش استقامت پذيرد و دلش استقامت نپذيرد ، مگر آنگاه كه زبانش استقامت پذيرد . » هر يك شما بتواند خداى تعالى را ديدار كند ، در حالى كه ، دستش از خون و مال مسلمانان پاك باشد و زبانش به عرض و آبروى كسى زيان نرسانيده باشد ، بايد چنان كند .
بدانيد ، اى بندگان خدا ، كه مؤمن حلال مىشمارد ، در اين سال ، چيزى را كه در نخستين سال حلال مىشمرد و حرام مىداند ، در اين سال ، چيزى را كه در نخستين سال حرام مىدانست . بدعتهايى كه مردم در دين نهادهاند ، حرامى را بر شما حلال نمىكند ، بلكه ، حلال همان است كه خدا حلال كرده و حرام همان است كه خدا حرام كرده است .
شما كارها را آزمودهايد و تدبير آنها كردهايد ، از پيشينيان خود پند گرفتهايد ، براى شما مثلها زده شده و شما را به حقيقتى ، كه روشن و آشكار بود ، فرا خواندند . پس ،
كراناند كه آن را نمىشنوند و كوراناند كه آن را نمىبينند . هر كس را كه خداوند از تجربهها و آزمايشها سود نرساند از هيچ اندرزى سود نخواهد برد و هر روز بر ضلالت او بيفزايد ، تا آنجا كه ، معروف را منكر شناسد و منكر را معروف انگارد .
مردم دو دستهاند : يكى آنكه از شريعت پيروى كند ، ديگر آنكه در دين بدعت
[ 419 ]
آورد ، در حالى كه ، از سوى خداى سبحان او را نه از سنت برهانى است و نه از حجت پرتوى . خداى تعالى ، هيچكس را پندى نداده همانند اين قرآن . قرآن ريسمان محكم خداست و وسيلهاى است از سوى او عارى از هر خطا ، بهار دلهاست و چشمه دانش است و دلها را جز آن صيقلى نيست . با آنكه عمل كنندگان به اندرزها ، رفتهاند و فراموشكاران يا كسانى كه خود را به فراموشى مىزنند ، برجاى ماندهاند ، اگر خيرى ديديد آن را يارى دهيد و اگر شرّى ديديد از آن احتراز جوييد . زيرا ، رسول خدا ( صلى الله عليه و آله ) فرمود كه اى فرزند آدم ، خير را به جاى آور و شر را واگذار كه اگر چنين كنى خوشرفتار و ميانه رفتار باشى .
[ بدانيد كه ظلم را سه گونه است : ظلمى كه هرگز آمرزيده نشود و ظلمى كه بازخواست گردد و ظلمى كه بخشوده است و بازخواست نشود . ظلمى كه هرگز آمرزيده نشود ، شرك به خداست . خداى تعالى گويد : « خدا نمىآمرزد كسى را كه به او شرك آورده باشد » ( 1 ) و ظلمى كه آمرزيده شود ، ظلم بنده است به خود به ارتكاب برخى كارهاى ناشايست و ظلمى كه بازخواست مىشود ، ظلم كردن بندگان خداست به يكديگر . ] قصاص در آنجا سخت است و آن زخم زدن به كارد يا به تازيانه نيست ،
چيزى است كه اينها در برابر آن خرد نمايند .
زنهار ، از دورنگى در دين خدا ، زيرا همراه جماعت بودن ، در كار حقى كه آن را ناخوش مىداريد بهتر است از پراكندگى در امر باطلى كه آن را خوش مىداريد . زيرا خداى سبحان به هيچكس از گذشتگان و برجاى ماندگان ، كه جدايى گزيند ، خيرى عطا ننموده است .
اى مردم ، خوشا كسى كه پرداختن به عيب خود او را از عيب ديگر مردم بازمىدارد و خوشا كسى كه در خانهاش بماند و روزى خود بخورد و به طاعت پروردگارش مشغول باشد و بر گناهان خود بگريد . چنين كسى ، هم به كار خود پرداخته و هم مردم از او آسودهاند .