جستجو

و من كلام له ع لما بويع في المدينة و فيها يخبر الناس بعلمه بما تئول إليه أحوالهم و فيها يقسمهم إلى أقسام

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

[ 17 ] 16 و از سخنان آن حضرت است چون در مدينه با او بيعت كردند آنچه مى‏گويم در عهده خويش مى‏دانم ، و خود آن را پايندانم 1 ، آن كه عبرتها ى روزگار او را آشكار شود و از آن پند پذيرد و از كيفرها كه پيش چشم اوست عبرت گيرد ، تقوى او را نگه دارد ، و به سرنگون شدنش در شبهه‏ها نگذارد . بدانيد كه روزگار دگر باره شما را در بوته آزمايش ريخت ، مانند روزى كه خدا پيامبر شما را برانگيخت . به خدايى كه او را به راستى مبعوث فرمود ، به هم خواهيد در آميخت ، و چون دانه كه در غربال بيزند يا ديگ افزار 2 كه در ديگ ريزند ، روى هم خواهيد ريخت ، تا آن كه در زير است زبر شود ، و آن كه بر زبر است به زير در شود ، و آنان كه واپس مانده‏اند ، پيش برانند ، و آنان كه پيش افتاده‏اند ، واپس مانند 3 . به خدا سوگند ، كلمه‏اى از حق را نپوشاندم ، و دروغى بر زبان نراندم كه از چنين حال و چنين روز ، آگاهم كرده‏اند 4 . هان اى مردم خطاكاريها چون اسبهاى بد رفتارند و خطاكاران بر آن سوار ، عنان گشاده مى‏تازند تا سوار خود را به آتش دراندازند . هان اى مردم پرهيزگارى بارگيهايى 5 را ماند رام ، سواران بر آنها عنان بدست و آرام . مى‏رانند تا سواران خود را به بهشت درآرند . از دير باز حقّ و باطل در پيكارند و هر يك را گروهى خريدار . اگر باطل پيروز شود شيوه ديرين او است ، و اگر حقّ اندك است ، روزى ، قدرت قرين اوست ، امّا كم افتد كه بينى ، آب رفته در جو است . [ مى‏گويم ، زيبايى اين سخن كوتاه نه چندان است كه بتوان گفت ، و بيننده و يا شنونده درماند كه درّى بدين زيبايى ، كه تواند سفت ؟ و زياده بر آنچه گفتيم ، در فصاحت تا بدان پايه است كه زبان در وصف آن درماند ، و انديشه آدمى خود را به ژرفاى آن [ 18 ] نرساند ، و اين نكته را كه گفتم نداند جز كسى كه در اين صنعت بسى توسن فكرت راند ، « و در نيابد آن را مگر مردم دانا 6 . » ] و از اين خطبه است آن كه بهشت و دوزخ را پيش روى خود بيند ، آسوده ننشيند . مردم سه دسته‏اند : سخت كوشى كه رستگار است ، جوينده‏اى كه كندرواست و اميدوار است ، تقصير كارى كه به آتش دوزخ گرفتار است . چپ و راست كمينگاه گمراهى است ، و راه ميانگين راه راست الهى است . كتاب خدا و آيين رسول آن را گواه است ، و سنّت را گذرگاه است ، و بازگشت بدان جايگاه است . هر كه دعوى كرد 7 تباه گرديد ، و هر كه دروغ بربافت زيان ديد ، و هر كه به پيكار حقّ گراييد دست به خون خود آلاييد 8 ، و در نادانى مرد اين بس است كه نداند چه كس است . بنيادى را كه بر پرهيزگارى استوار است چيزى نلرزاند ، و كشتزارى كه آب تقوى خورد ، تشنه نماند . مردم درون خانه خويش جاى گيريد ، و راه آشتى با يكديگر را در پيش ، و به توبه گراييد و جز پروردگار خود كسى را مستاييد ، و جز خود را ملامت منماييد .