جستجو

و من خطبة له ع ينبه فيها على فضل الرسول الأعظم و فضل القرآن ثم حال دولة بني أمية النبي و القرآن

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

( 279 ) [ 181 ] 157 گفتارى ديگر خداوند او را به هنگامى برانگيخت كه جريان رسالت به ركود گرائيده بود ، امتها را خوابى گران در ربوده بود ، و رشته‏هاى به هم تافته به تمامى گسسته بود . در چنان وضعى ، ره آوردى را كه از گذشتگان فرا روى داشت ، تصديق‏گر بود و كاروان راه آينده را نورى پرتو افكن . آن ، همين قرآن است ، بخواهيدش كه سخن گويد ، كه هرگز نگويد . اين منم كه زبان قرآن را در مى‏يابم و از آن آگاهتان مى‏كنم . بدانيد كه دانش آينده ، سخن گذشته ، درمان دردهاتان و راز نظم نظامتان ، همه و همه ، در قرآن است . ( 280 ) بخشى از همان گفتار پس بدان هنگام ، ستم‏گران حاكم ، تمامى سرپناهها از خانه‏هاى گلين تا چادرهاى پشمين را از غم و رنج و نگرانى و پريشانى بياكنند ، به گونه‏اى كه نه در آسمان توجيه‏گرى دارند ، و نه در زمين ياورى يابند . آرى ، شما نااهلان را برگزيديد و جريان خلافت را در پايگاهى ناسزاوار نهاديد . اما به زودى خداوند از تمامى ستم‏گران انتقام مى‏گيرد ، شهد را در كامشان شرنگ مى‏كند و آشاميدنيها را در گلوشان تلخ و ناگوار به تلخى شيره‏ى درخت صبر مى‏سازد ، ترس را شعارشان و شمشير را دثارشان قرار مى‏دهد . واقعيت همه اين است كه آنان اشترانى را مانند كه انواع خطاها را بار خويش دارند و گناهها و جنايتها را بر دوش مى‏كشند . و من با سوگندهاى پياپى بر اين پيشگوئيهاى خويش تاكيد مى‏كنم كه امويان از پس من خلافت را چونان خلط سينه به دور افكنند و پس از آن ديگر ، تا شب و روز از پى هم در گردش‏اند ، آن را نچشند و مزمزه‏اش ، نكنند .