متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
( 272 )
[ 177 ]
155 گفتارى با بصريان كه آهنگ پيش گويى حوادث خونبار نيز دارد
در اوج آن فتنه ، هر يك از شما كه بتواند خويشتن خويش را با خداى پيوند دهد ، بايد چنين كند . و امروز اگر به طاعت من تن در دهيد ، شما را به خواست خدا به بهشت راه خواهم نمود ، هر چند كه راهى است پر از سختى و تلخى .
اما در مورد عايشه ، ناگزير بايد گفت كه انديشهى زنانه و آن كينهها ، كه همواره چونان ديگ جوشانى در سينهاش مىجوشيد ، او را در ربود ، و بى گمان اگر در مورد كسى جز من به چنين حركتى فرا خوانده مىشد ، از پذيرشش سر مىتافت . با اين همه او را همان حرمتى بايد گذاشت كه پيش از اين داشت . و حساب او با خدا است .
( 273 )
بخشى از همان گفتار
راه ايمان روشنترين راهها است ، با درخشانترين چراغها ، با ايمان به شايستگيها مىتوان راه برد ، و از شايستگيها مىتوان به ايمان راه يافت . بدين ترتيب ايمان ، آبادان كنندهى دانش است ، و دانش آباد ، عامل ترس از مرگ است ، و با مرگ ، دنيا پايان مىيابد ، دنيايى كه به بهايش آخرت به دست مىآيد ، و در صحنهى رستاخيز است كه بهشت به تقوا پيشگان تقديم ، و دوزخ براى گمراهان به نمايش گذاشته مىشود . خلق را از رستاخيز گريزى نباشد ، و در ميدانش تا سر منزل غايى پيش مىتازند .
( 274 )
بخشى ديگر
در هنگامهى محشر ، مردم از خانههاى گور بيرون مىريزند و همه راهى راه سرنوشت نهايى مىشوند ، هر سرايى را اهلى است كه در آن ، نه داد و ستد را امكانى هست و نه جا به جايى را .
در اين جا بر اين نكته تاكيد مىكنم كه امر به معروف و نهى از منكر دو خوى
[ 178 ]
الهىاند ، كه نه اجل كسى را نزديك مىكنند و نه از روزى كسى مىكاهند . بازگشت به كتاب الهى بر شما باد ، كه رشتهاى است محكم و فروغى است روشنگر ، دارويى است سودمند و چشمهاى است سيراب كننده و هم كسانى را كه به آن تمسك جويند ، از هر خطايى مصون دارنده ، و هر آن كه را بدان چنگ زند ، رهاننده . كتابى كه هرگز كژى نخواهد يافت تا براى راست كردنش به ديگران نياز افتد ، چهرهاش را غبار و زنگار باطل نخواهد پوشاند تا زمينهى از وانهادنش فراهم آيد ، و تكرار و شنيدن پياپى كهنهاش نمىسازد . هر كس با منطق قرآن سخن بگويد ، صادق است و هر كه بدان عمل كند ، پيشتاز .
( 275 ) آن گاه مردى از اصحاب ، به پا خاست و گفت : « اى امير مومنان ، از فتنه و معناى آن با خبرمان ساز ، و آيا از رسول خدا كه درود خدا بر او و بر خاندانش باد در اين مورد ، پرسشى كردهاى ؟ » پس حضرت كه بر او درود باد در پاسخش فرمود : « چون خداوند سبحان اين سخن فرو فرستاد كه : ا ، ل ، م ، آيا اين مردم پنداشتهاند به صرف اين كه گويند ايمان داريم ، بى آزمونى رها شوند ، ( قرآن كريم ، سورهى 29 ، آيههاى 1 و 2 ) دريافتم كه اين فتنه و آزمون در زمان حضور رسول خدا كه درود خدا بر او و بر خاندانش باد بر ما فرود نيايد ، از اين روى پرسيدم : اى رسول خدا ، فتنهاى كه خداوند از آن خبرت داده است ، چيست ؟ حضرتش پاسخ داد : اى على ، پس از من ، امتم به فتنه دچار خواهد آمد . » « پس گفتم : اى رسول خدا ، مگر جز اين است كه در روز احد ، آن جا كه گروهى از مسلمانان به شهادت رسيدند و من از شهادت بىنصيب ماندم و سخت بر من گران آمد ، فرمودى : شاد باش ، كه شهادت را در پيش خواهى داشت ؟ » « پس پيامبر پاسخم داد كه : آرى ، بىگمان چنان است كه گفتهام ، بدان هنگام شكيبايى تو چه گونه خواهد بود ؟ » « گفتم : اى رسول خدا ، اين نه جاى صبر و شكيبايى ، كه جاى مژده و سپاسگزارى است . پس پيامبر در ادامهى سخن خويش گفت : اى على ، اينها در آيندهاى بس نزديك با داراييهاشان دچار فتنه مىشوند ، هم ديندارى خود را بر پروردگار خويش منت مىگذارند و هم رحمت او را آرزو دارند ، و از خشم و يورش قهرش احساس امنيت مىكنند . با شبهههاى دروغين و هوسهاى غفلت آفرين حرامش را حلال مىشمارند . مى را نبيذ ، رشوه را هديه و ربا را سودا مىنامند و حلال مىدانند . » «
[ 179 ]
پس گفتم : اى رسول خدا ، بدان هنگام من چه گونهشان تلقى كنم ؟ در موضع ارتداد ، يا گرفتار فتنه ؟ » « حضرتش فرمود : در جايگاه فتنه . »