جستجو

و من كلام له ع في التحكيم و ذلك بعد سماعه لأمر الحكمين

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

125 گفتارى است از آن حضرت در پاسخ خوارج و موضع گيريشان در برابر حكميت و سرزنش اصحابش در مورد قبول حكميت ( 213 ) ما ، نه مردان ، كه تنها قران را به داورى پذيرفتيم و اين قرآن نيز خطى [ 143 ] نگاشته است در ميان دو پاره جلدى . خود ، زبان به سخن نمى‏گشايد و براى فهمش به مترجمى نياز باشد . و اين تنها مردان‏اند كه از جانب او سخن مى‏گويند و چون اين گروه ما را به داورى قرآن فرا خواندند ، نخواستيم كه از پشت كردگان به قرآن باشيم . كه خداوند سبحان مى‏فرمايد : « . . . و چون در چيزى اختلاف كرديد ، آن را به خدا و پيغمبر ارجاع كنيد » . ( قرآن كريم ، سوره‏ى 4 ، آيه‏ى 59 ) ارجاع هر موضوعى به خداوند ، حكم كردن به كتاب او است و ارجاع به رسول ، تمسك به سنت پيامبر است . پس هرگاه به راستى بر مبناى كتاب خدا حكم شود ، ما سزاوارترين مردميم به آن ، و اگر بر مبناى سنت رسول خدا كه درود خدا بر او و بر خاندانش باد حكم شود ، باز هم ماييم نزديكتر كسان . اما اين كه مى‏گوييد : « چرا در حكميت ميان خود و آنان مهلتى تعيين كرده‏اى ؟ » پس تنها فلسفه‏اش اين بود كه نادان را فرصت پرس و جو باشد و آگاه ، بيش از پيش ، ثبات يابد . باشد كه خداوند جريان كار امت را سامان بخشد و مردم در تنگنا چنان گلوشان فشرده نشود ، كه در جست و جوى حق ناگزير از شتاب شوند و با اولين جلوه‏هاى فريب ، تسليم گمراهى گردند . ( 214 ) بى‏گمان ، در پيشگاه خداوند برترين مردم كسى باشد كه اجراى حق را بيشتر از باطل دل بسپارد ، هر چند كه اجراى حق او را كاستى و زيان آورد و باطل برايش فزاينده و سودآور باشد . پس بنگريد كه در روند كنونى چه سان به پريشانى دچار مى‏شويد ، و از كجا بدين جا آورده شديد ؟ براى حركت به سوى كسانى آماده شويد كه در شناخت حق سرگردان‏اند و بينشى ندارند ، در باتلاق تجاوز فرو مانده‏اند و خلاصى نمى‏يابند ، از كتاب فاصله گرفته‏اند و از راه بيرون افتاده‏اند اما دريغ كه نه شما قابل اعتمادايد ، نه تكيه گاه مطمئن ، و نه يارانى سزاوار يارى خواستن . آرى ، در افروختن آتش نبرد با ستم گران ، بد نيروهايى هستيد . اف بر شما ، كه از نارسايى‏هاتان به تنگ آمده‏ام روزى با فرياد به ياريتان مى‏خوانم و ديگر روز ، به رازگويى با شما مى‏نشينم . اما شما نه نيروهاى آزاده‏اى هستيد كه با آن فريادها به پا خيزيد و نه چنان برادران مطمئنى كه اين راز و رازگويى را پاس بداريد .