جستجو

و من كلام له ع قاله للخوارج و قد خرج إلى معسكرهم و هم مقيمون على إنكار الحكومة فقال ع

متن ترجمه آیتی ترجمه شهیدی ترجمه معادیخواه تفسیر منهاج البرائه خویی تفسیر ابن ابی الحدید تفسیر ابن میثم

121 گفتارى است از آن حضرت در جوى كه خوارج در انكار حكومت پاى مى‏فشردند ، امام ، به پايگاهشان رفت و همه را فراخواند و فرمود : « آيا تمامى شما در صفين حاضر بوده‏ايد ؟ » گفتند : « تماميمان نه ، اما بعضيمان چرا » فرمود : « پس ، به دو گروه تقسيم شويد تا مناسب هر گروه سخنى گويم » . آن گاه ، امام مردم را ندا داد كه : « دم فرو بنديد و نه تنها با گوش كه با قلبهاتان نيز سخنانم را بشنويد . در اين ميان ، از هر كه نيز گواهى طلبيدم به اندازه‏ى دانش و آگاهيش گواهى دهد . » پس آن گاه امام لب به گفتارى بلند گشود و از آن جمله فرمود : ( 209 ) هنگامى كه با توطئه و نيرنگ و مكر و فريب قرآن را بر نيزه كردند ، آيا اين شما نبوديد كه مى‏گفتيد اينان برادران و همكيشان مايند كه از ما پوزش مى‏خواهند و به كتاب خدا پناه آورده‏اند تا در سايه‏اش بيارامند ، پس بايد رايشان را پذيرفت و زير فشارشان نگذاشت ؟ اما من شما را گفتم كه اين جريانى دو چهره است كه نمود آشكارش ، ايمان و بود پنهانش ، ستم و دشمنى است . آغازش مهربانى و پايانش [ 140 ] پشيمانى است . پس ، در موضع كنونيتان پاى بفشاريد و به خط خويش همچنان وفادار باشيد . و ادامه‏ى جهاد را ، دندان به دندان بساييد ، و بر بانگ ناهنجارى كه اگر پاسخى بيابد ، به گمراهى مى‏كشاند و اگر نه ، خود خوار و زبون مى‏شود ، بى اعتنا بمانيد و ديديم كه تجربه نيز اين باور را تاييد كرد اما دريغ كه شما در برابر چشم و نگاه من ، به مخالفتم ايستاديد و به خواست دشمن تن داديد . به خدا سوگند كه اگر آن روز به رغم سماجت و اصرار شما از پذيرش آن پيشنهاد سرباز مى‏زدم ، مسئول پى‏آمدهايش نبودم ، و خداوند گناه آن را بر پرونده‏ى من نمى‏افزود . اينك نيز كه به سبب مصالح امت آن را پذيرفته‏ام ، باز هم حقى را صاحبم و بايد مورد پيروى قرار گيرم ، چرا كه قرآن با من است و از روزى كه توفيق همدميش را يافته‏ام ، لحظه‏اى از آن جدا نشده‏ام . در كنار رسول خدا كه درود خدا بر او و خاندانش باد در صحنه‏ى پيكارهايى بوديم كه كشتار بر محور پدران ، پسران ، برادران و خويشاوندان مى‏چرخيد و هر مصيبتى كه پيش مى‏آمد ، جز افزايش ايمان و ايجاد انگيزه براى پيشروى در راه حق ، رشد پيوستگى‏مان به جريان بعثت و افزونى صبر و مقاومتمان براى پذيرش زخمهايى بيشتر ، اثرى بر ما نمى‏نهاد . اما امروز با پيدايش زنگارها ، كژى‏ها ، و نفوذ شبهه‏ها و تاويلها در دين ، با برادران مسلمان خويش به پيكارى خونين كشيده شده‏ايم . چنين است كه در آرزوى پر شدن شكافها و فراهم آمدن بازمانده‏ى نيروهاى اسلام ، تا بهانه‏اى بيابيم ، بدان روى مى‏آوريم و ديگر راه حلها را رها مى‏كنيم .