متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
116
و از خطبههاى آن حضرت است
او را فرستاد تا حقّ را دعوت كننده راه باشد ، و بر آفريدگان گواه باشد .
[ 116 ]
او پيامهاى پروردگارش را رساند . نه سستى كرد و نه بازماند ، و در راه خدا با دشمنان او جهاد كرد ، نه ناتوان شد و نه عذرى آورد . پيشواى هر كه پرهيزگارى پيش گيرد ، و ديده هر كه هدايت پذيرد .
از اين خطبه است :
اگر آنچه من مىدانم و غيب آن بر شما پوشيده است مىدانستيد ، به بيابانها بيرون مىشديد ، و بركردههاى خويش مىگريستيد . به سر و سينه مىزديد ، و مالهاى خود را بىنگهبان وامىگذاشتيد ، و كسى را بر آن نمىگماشتيد ، و هر يك كار خود را مىساخت و به ديگرى نمىپرداخت .
ليكن آنچه را فراياد شما آوردند ، به فراموشى سپرديد ، و از آنچهتان ترساندند خود را ايمن ديديد . پس انديشه درست از سرتان رفته است ، و كارها بر شما آشفته . به خدا ، دوست داشتم خدا ميان من و شما جدايى اندازد ، و مرا بدان كه از شما به من سزاوارتر است ملحق سازد . به خدا كه ، مردمى بودند :
مبارك رأى ، آراسته به بردبارى ، راست گفتار ، وانهنده ستم و زشتكارى . پيش افتادند ، و راه راست را گرفتند ، و در آن راه ، شتابان رفتند . پس پيروز شدند به نعمت جاودان ، و كرامت گوارا و رايگان .
به خدا ، به زودى مردى از « ثقيف » 1 بر شما چيره شود مردى سبكسر ،
گردنكش و ستمگر ، كه مالتان را ببرد و پوستتان را بدرد 2 ، ابو وذحه بس كن .
[ مىگويم ، وذحه : خنفساء ، خبزوك سرگين گردان بود ، و در اين گفتار اشارتى است به « حجّاج و او را با « خبزدوك » داستانى است كه اينجا جاى گفتن آن نيست 3 . ]