متن
ترجمه آیتی
ترجمه شهیدی
ترجمه معادیخواه
تفسیر منهاج البرائه خویی
تفسیر ابن ابی الحدید
تفسیر ابن میثم
( 162 )
[ 112 ]
100 گفتارى است از آن حضرت در پيش بينى درگيريهاى خونين
او ، نخستى پيش از هر نخست و پسينى پس از هر پايان است ، نخست بودنش بىآغازى را رقم زده است و آخر بودنش بىپايانى را . اين حقيقت را من با تمامى وجودم گواهى مىدهم كه جز الله ، خدايى نيست . چنان گواهىاى كه در آن درون و برون و قلب و زبان هماهنگاند .
( 163 ) اى مردم ، هرگز مباد كه موضعگيرى كين توزانهتان با من به جنايتتان برانگيزد ، و نافرمانى از من به سرگردانيتان كشد ، و چنين مباد كه گوش به سخنانم داشته باشيد و با چشم ، نگاه ناباورى بپراكنيد ، كه به آفريدگار زندگى از جوانه تا جان سوگند كه هر آن چه از من دريافت مىكنيد ، خبرهايى از پيامبر امى است كه درود خدا بر او و خاندانش باد نه تبليغ كننده دروغ زده است و نه شنونده به نادانى دچار شده است .
آرى ، گويى هم اكنون دعوت گرى بس گمراه را مىبينم كه از شام بانگ برآورد و پرچمهايش را در حومهى كوفه به زمين كوبد . پس چون خود دهان به بلعيدن گشايد و ديگر دهانها را لگام زند و گامهايش در زمين سنگينى كند ، افعى فتنه نيش زهرآكند را در تن فرزندان خود فرو برد ، امواج جنگ تلاطمى افزون يابد ، روزگار چهره در هم كشد و شب ، زخمها را مرهم شود . تا آن كه بذرهاى فتنه برويد و جوانههايش رشد كند و آن بحران ، چونان اشتران مست ، كف بر لب آورد و برق تيغ و نيزههايش فضا را بياكند ، بيرقهاى سياه فتنههاى پيچيده بر يك ديگر گره خورند و چونان شبهاى سياه و درياى متلاطم روى آورند آرى اين چنين است ، فضاى اين كوفه با تندرهاى بسيار شكافته شود و بر آن گردبادهاى فراوان بگذرد و ديرى نپايد كه قرنها در هم پيچند ، خوشههاى زنده و بر پا درو شود ، و درويدهها كوبيده شوند .