جستجو
کد : MFT-49     

دعاى خوف از ضرر


دعاى خوف از ضرر

 


دعاى خوف از ضرر

دهم كفعمى در مصباح دعائى نقل كرده و فرموده سيّد بن طاوس اين دعا را براى ايمنى از سلطان و بلاء و ظهور اعداء و خوف فقر و تنگى سينه ذكر كرده و آن از ادعيه صحيفه سجّاديّه است پس هرگاه ترسيدى از ضرر آنچه ذكر شد بخوان آنرا اينست دعا:

يا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكارِهِ وَيا مَنْ يُفْثَاءُ بِهِ حَدُّ الشَّداَّئِدِ وَيا مَنْ

اى كه گشوده شود بوسيله او گره گرفتاريها و اى كه شكسته شود بوسيله او تندى سختيها و اى كه از

يُلْتَمَسُ مِنْهُ المَخْرَجُ اِلى رَوْحِ الْفَرَجِ ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعابُ

او خواهش شود براى رهايى يافتن (از غمهاو آمدن ) بسوى فضاى روح بخش گشايش ، كارهاى دشوار در برابر قدرتت آسان

وَتَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الاْسْبابُ وَجَرى بِقُدْرَتِكَ الْقَضاَّءُ وَمَضَتْ عَلى

گشته و اسباب و وسايل به سبب لطف تو فراهم گشته و قضا و قدر به قدرتت جارى گشته و همه چيز برطبق

اِرادَتِكَ الاْشْياَّءُ فَهِىَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ وَبِاِرادَتِكَ دُونَ

اراده تو گذشته است پس تمام چيزها به محض اراده تو بدون اينكه نيازى به گفتن باشد مطيع و فرمانبردارند و به محض

نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ اَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمّاتِ واَنْتَ الْمَفْزَعُ فى المُلِمّاتِ

اراده ات بدون احتياج به نهى و بازداشتن بازداشته اند تويى كه براى رفع دشواريها خوانندت و تويى پناهگاه در سختيها

لايَنْدَفِعُ مِنْها اِلاّ ما دَفَعْتَ وَلا يَنْكَشِفُ مِنْها اِلاّ ما كَشَفْتَ وَقَدْ نَزَلَ

دور نشود از آن سختيها مگر آنچه را كه تو دور كنى و برطرف نگردد چيزى از آنها مگر آنچه را تو برطرف كنى و براستى

بى يا رَبِّ ما قَدْ تَكَاءَّدَنى ثِقْلُهُ وَاَلَمَّ بى ما قَدْ بَهَظَنى حَمْلُهُ

اى پروردگار من چيزى بر من رسيده كه سنگينى آن مرا به زحمت انداخته و وارد شده بر من آنچه به دوش كشيدنش وامانده ام

وَبِقُدْرَتِكَ اَوْرَدْتَهُ عَلَىَّ وَبِسُلْطانِكَ وَجَّهْتَهُ اِلَىَّ فَلا مُصْدِرَ لِما

كرده و البته به نيروى خودت آنرا بر من وارد كردى و به سلطنت و قدرت خويش آنرا متوجه من كردى پس آنچه را تو

اَوْرَدْتَ وَلا صارِفَ لِما وَجَّهْتَ وَلا فاتِحَ لِما اَغْلَقْتَ وَلا مُغْلِقَ لِما

فرستادى بازگرداننده برايش نيست و آنچه راتو متوجه ساخته اى برگرداننده ندارد و آنچه را تو بسته اى گشاينده نداردوآنچه را

فَتَحْتَ وَلا مُيَسِّرَ لِما عَسَّرْتَ وَلا ناصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ فَصَلِّ عَلى

توگشودى كسش نتواند بست و آنچه را تو دشوار سازى آسان كننده ندارد و آن كس را كه تو خواركنى ياور برايش نيست پس درود فرست

مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاْفْتَحْ لى يا رَبِّ بابَ الْفَرَجِ بِطَولِكَ وَاكْسِرْ عَنّى

بر محمد و آلش و بگشا به فضل خود پروردگارا بر من در گشايش را و قدرت تسلطى را كه اندوه و غم

سُلْطانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ وَاَنِلْنى حُسْنَ النَّظَرِ فيما شَكَوْتُ وَاَذِقْنى

بر من پيدا كرده به نيروى خود درهم شكن و خوش بينى خودت را در آنچه شكوه كردم به من عنايت كن

حَلاوَةَ الصُّنْعِ فيما سَاَلْتُ وَهَبْ لى مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَفَرَجاً هَنيئاً

و شيرينى رفتارت را درباره خواسته ام به من بچشان و از نزد خويش رحمت و گشايش گوارايى به من ببخش

وَاجْعَلْ لى مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً وَلا تَشْغَلْنى بِالاِْهتِمامِ عَنْ

و هم از نزد خود راه چاره فورى برايم قرار ده و سرگرمم مكن به اهميت دادن به گرفتاريهاى دنيا از

تَعاهُدِ فُرُوضِكَ وَاسْتِعْمالِ سُنَّتِكَ فَقَدْ ضِقْتُ لِما نَزَلَ بى يا رَبِّ

انجام واجبات و بكار بستن سنتها و دستوراتت زيرا كه براستى اى پروردگار من

ذَرْعاً وَامْتَلاَتُ بِحَمْلِ ما حَدَثَ عَلىَّ هَمّاً وَاَنْتَ الْقادِرُ عَلى كَشْفِ

سينه ام از اين پيش آمدى كه برايم كرده تنگ شده و براى تحمل اين حادثه سر تا پايم را اندوه گرفته و تو بر دفع آنچه بدان

ما مُنيتُ بِهِ وَدَفْعِ ما وَقَعْتُ فيهِ فَافْعَلْ بى ذلِكَ وَاِنْ لَمْ اَسْتَوْجِبْهُ

گرفتارم شده ام و برطرف كردن آنچه بدان درافتاده ام توانايى پس تو اين كار را درباره من بكن اگرچه من سزاوار اين محبت

مِنْكَ يا ذَا الْعَرْشِ الْعَظيمِ وَذَاالْمَنِّ الْكَريمِ فَاَنْتَ قادِرٌ يا اَرْحَمَ

تو نيستم اى صاحب عرش عظيم و دارنده نعمت بزرگ زيرا كه تو توانايى اى مهربانترين

الرّاحِمينَ آمينَ رَبَّ الْعالَمينَ

مهربانها آمين رب العالمين