آکادمی فرهنگی مولانا
کد : MFT-145      تاریخ انتشار : ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
آداب زيارت مخصوصه زيارت امام حسين عليه السلام
آداب زيارت مخصوصه زيارت امام حسين عليه السلام

 


مقصد دوم: در آدابى كه زائر حضرت سيّدالشهداء عليه السلام بايد مراعات آنها را نمايد در طريق زيارت و در آن حرم مطهر و آن چند چيز است:

اوّل سه روز روزه دارد پيش از آنكه از خانه بيرون رود و در روز سيّم غسل كند چنانكه حضرت صادق عليه السلام به صفوان دستورالعمل دادند و بيايد در ذكر زيارت هفتم و شيخ محمد بن المشهدى در مقدّمات زيارت عيدين ذكر فرموده كه چون اراده كنى زيارت آن حضرت را پس سه روز روزه بدار و روز سيّم غسل كن و اهل و عيال خود را بسوى خود جمع كن و بگو:

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَوْدِعُكَ الْيَوْمَ نَفْسى وَاَهْلى وَمالى

خدايا به تو مى سپارم امروز خودم و خاندانم و مال

وَ وَُلَْدى وَكُلَّ مَنْ كانَ مِنّى بِسَبيلٍ الشّاهِدَ مِنْهُمْ وَالْغآئِبَ اَللّهُمَّ

و فرزندم را و هر كه با من راهى دارد حاضرشان و غائبشان را خدايا

احْفَظْنا [بِحِفْظِكَ] بِحِفْظِ الاْيمانِ وَاحْفَظْ عَلَيْنا اَللّهُمَّ اجْعَلْنا فى

نگهدار ما را به نگهدارى خودت به نگهدارى ايمان و نگهدارى كن بر ما خدايا قرار ده ما را

حِرْزِكَ وَلا تَسْلُبْنا نِعْمَتَكَ وَلا تُغَيِّرْ ما بِنا مِنْ نِعْمَةٍ وَعافِيَةٍ وَزِدْنا

در پناه خود و مگير از ما نعمتت را و تغيير مده آنچه ما داريم از نعمت و تندرستى و بيفزا برما

مِنْ فَضْلِكَ اِنّا اِلَيْكَ راغِبُونَ

از فضل خود كه ما براستى مشتاق توئيم

آنگاه از منزل خود بيرون برو با حال خشوع و بسيار بگو :

لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَاللَّهُ اَكْبَرُ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ

معبودى نيست جز خدا و خدا بزرگتر است و ستايش از خداست

و ثناى خداوند و صلوات بر پيغمبر و آل او صلواتُ اللّه عليهم بفرست و راه بيفت به آرامى و وقار و روايت شده كه حق تعالى خلق مى كند از عرق زوّار قبر امام حسين عليه السلام از هر عرقى هفتاد هزار ملك كه تسبيح مى كنند خداى تعالى را و استغفار مى كنند براى او و براى زوّار امام حسين عليه السلام تا آنكه روز قيامت برپا شود .

دوم از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه چون به زيارت امام حسين عليه السلام بِرَوى زيارت كن آن حضرت را محزون و غمناك و ژوليده مو و غبار آلوده و گرسنه و تشنه كه آن حضرت با اين احوال شهيد شده است و حاجات خود را طلب نما و برگرد و آن را وطن خود قرار مده .

سيّم آنكه در سفر زيارت آن حضرت توشه را از چيزهاى لذيذ مانند بريانى و حلواها قرار ندهد و خوراك خود را نان با لبن يعنى شير يا ماست قرار دهد از حضرت صادق عليه السلام روايت است كه فرمود شنيده ام كه جماعتى به زيارت امام حسين عليه السلام مى روند و با خود سُفره ها برمى دارند كه در آنها بزغاله هاى بريان و حلواها هست و اگر به زيارت قبر پدران يا دوستان خود بروند اينها را با خود برنمى دارند و در حديث معتبر ديگر منقول است كه آن حضرت به مفضلّ بن عمر فرمود كه زيارت كنيد امام حسين عليه السلام را بهتر از آن است كه زيارت نكنيد و زيارت نكنيد بهتر ازآن است كه زيارت كنيد مفضّل گفت پُشت مرا شكستى فرمود كه واللّه اگر به زيارت قبر پدران خود برويد اندوهگين و غمناك مى رويد و به زيارت آن حضرت كه مى رويد سفره ها با خود برمى داريد بلكه مى بايد ژوليده مو و گردآلود برويد.

مؤلف گويد پس چقدر شايسته است براى اغنيا و تجّار كه ملاحظه اين مطلب را در اين سفر بنمايند و هرگاه در بلادى كه در بين راه ايشان است تا كربلا بعض دوستانشان كه ايشان را دعوت و ميهمانى مى كنند و در زمان حركت از منزلشان سفره و ناهارخوريهاى آنها را از مطبوخات لذيذه و مرغ بريان و ساير بريانيها مملوّ مى كنند قبول نكنند و بگويند كه ما مسافر كربلا هستيم و شايسته نيست براى ما تغذّى به اين نحو غذاها شيخ كلينى ره روايت كرده كه بعد از شهادت امام حسين عليه السلام زوجه كلبيّه آن حضرت اقامه ماتم نمود براى آن حضرت و گريست و گريستند ساير زنها وخدمتكاران تا حدّى كه اشكهاى آنها خشك شد و ديگر اشكشان نيامد پس از يك جائى براى آن مخدّره هديّه فرستادند جونى كه معنى آن را مرغ قَطا گفته اند براى آنكه از خوردن آن قوّتى بگيرند در گريستن بر امام حسين عليه السلام چون آن محترمه آن را ديد پرسيد اين چيست گفتند هديّه اى است كه فلانى فرستاده براى شما كه استعانت بجوئيد به آن درماتم حسين عليه السلام فرمود ((لَسْنا فى عُرْسٍ فَما نَصْنَعُ بِها)) ما كه در عروسى نيستيم ما را چه به اين خوراك پس امر فرمود آن را از خانه بيرون بردند

چهارم از چيزهايى كه در سفر زيارت امام حسين عليه السلام مندوب است تواضع و فروتنى و خشوع و راه رفتن مانند بنده ذليل پس كسانى كه در طريق زيارت آن حضرت سوار مى شوند بر اين مراكب جديده كه به قوّه بخار به سرعت حركت مى نمايد و امثال آن بايد خيلى ملتفت خود باشند كه تَجَبُّر و تَكَبُّر نكنند و بر ساير زائرين و بندگان خدا كه بسختى و مشقّت به كربلا مى روند بزرگى ننمايند و آنها را به چشم حقارت نظر نكنند علماء در احوال اصحاب كهف نقل كرده اند كه آنها از مخصوصين دقيانوس و به منزله وزراى او بودند وقتى كه حق تعالى رحمت خود را شامل حال آنها فرمود و به فكر خداپرستى و اصلاح كار خود برآمدند صلاح خود را در اين ديدند كه از مردم كناره گيرند و در غارى ماوى گرفته به عبادت خدا مشغول شوند پس سوار بر اسبها شده و از شهر بيرون آمدند همينكه سه ميل راه رفتند تمليخا كه يكى از آنها بود گفت:

((يا اِخْوَتاهُ جاءَتْ مَسْكَنَةُ الاْخِرَةِ وَذَهَبَ مُلْكُ الدُّنْيا اِنْزِلُوا عَنْ خُيُولِكُمْ وَامْشُوا عَلى اَرْجُلِكُمْ))
اى برادران اين راه ، راه آخرت است و بايد به نحو فقيرى و مسكنت رفت و ملك و رياست دنيا را بايد كنار گذاشت اكنون از اسبها بايد پياده شويد و با پاى پياده به درگاه حق تعالى برويد

تا شايد پروردگار شما بر شما رحم نمايد و گشايشى در امر شما نصيب شما فرمايد پس همگى از اسبهاى خويش پياده شدند و در آن روز آن محترمين معظّمين با پاى پياده هفت فرسخ راه رفتند تا آنكه پاهاى ايشان مجروح شد و خون از آنها متقاطر گرديد پس زائرين اين قبر مطهّر اين مطلب را در نظر داشته باشند و هم بدانند كه هر چه در اين راه شخص براى خدا تواضع كند باعث رفعت مقام او خواهد شد ولهذا در آداب زيارت آن جناب از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه هر كه به زيارت قبر امام حسين عليه السلام برود پياده حق تعالى بنويسد از براى او به عدد هر گامى هزار حسنه و محو مى كند از او هزار گناه و بلند كند از براى او در بهشت هزار درجه پس چون به شطّ فرات برسى غسل كن و پاهاى خود را برهنه كن و نعلهاى خود را در دست خود بگير و راه رو مانند راه رفتن بنده ذليل

پنجم آنكه اگر در بين راه زوّار پياده ديد كه وامانده و خسته شده و از او استعانتى خواست تا ممكن شود در كار او اهتمام نموده و او را به منزل برساند و مبادا به او استخفاف و بى اعتنائى نمايد شيخ كلينى به سند معتبر از ابوهارون روايت كرده كه من حاضر بودم در خدمت حضرت صادق عليه السلام كه فرمود به مردمى كه در نزد او بودند چه شده از براى شما كه استخفاف مى نمائيد به ما پس برخاست از بين آنها مردى از اهل خراسان و گفت پناه مى برم به خدا از آنكه ما استخفاف كنيم به شما يا به چيزى از امر شما فرمود آرى تو خودت يكى از آن اشخاص هستى كه سبك شمردى و خوار نمودى مرا آن مرد گفت پناه مى برم به خدا كه من خوار نموده باشم شما را فرمود واى بر تو آيا نشنيدى فلان كس را در وقتى كه نزديك به جحفه بوديم با تو گفت مرا بقدر يك ميل سوار كن كه به خدا سوگند من خسته شدم به خدا سوگند كه تو سر بسوى او بلند نكردى و استخفاف به او نمودى و هر كسى كه مؤ منى را خوار نمايد ما را خوار نموده و حرمت خدا را ضايع كرده .

مؤ لّف گويد كه ما در آداب زيارت در ادب نهم كلامى با روايتى از علىّ بن يقطين كه مناسب است با اين مقام ذكر كرديم به آنجا رجوع كن كه در آن موعظه نيكوئى است و اين ادب كه در اينجا ذكر شد اختصاص به زوّار امام حسين عليه السلام ندارد لكن چون اين مطلب در راه زيارت آن حضرت خيلى اتفاق مى افتد لهذا ما در اينجا ذكر نموديم

ششمّ از ثقه جليل القدر محمّد بن مسلم مروى است كه به حضرت امام محمّد باقر عليه السلام عرض كرد كه چون ما به زيارت پدرت حسين بن على عليه السلام مى رويم آيا چنانست كه در حجّيم فرمود بلى گفت پس بر ما لازم است آنچه بر حاجيان لازمست فرمود كه بر تو لازم است كه نيكو مصاحبت بنمائى با هر كه رفيق تو است و بر تو لازم است كه كم سخن بگوئى مگر سخن خير و لازمست بر تو كه ياد خدا بسيار بكنى و لازمست كه جامه هايت پاكيزه باشد و لازمست كه غسل كنى پيش از آنكه داخل حاير شوى و لازمست كه با خشوع و رقّت باشى و نماز بسيار بكنى و صلوات بر محمد و آل محمد بسيار بفرستى و بايد كه خود را نگاه دارى از چيزهائى كه سزاوار نيست تو را و بايد كه ديده خود را از حرام و شبهه بپوشانى و احسان به برادران مؤ من پريشان خود بكنى و اگر كسى را به بينى كه خرجيش تمام شده او را دستگيرى كنى و خرجى خود را ميان خود و ايشان برابر قسمت كنى و لازم است بر تو تقيّه كه قوام دين تو به آن است و پرهيزكارى از چيزهائى كه خدا از آنها نهى كرده است و ترك كنى خصومت و بسيار قسم خوردن و مجادله و منازعه كه در آن قسم باشد پس چون چنين كنى تمام مى شود ثواب حجّ و عمره از براى تو و مستوجب مى شوى از جانب آن كسى كه طلب ثواب او كرده اى به مال خرج كردن و از اهل خود دور افتادن اينكه برگردى به آمرزش گناهان و رحمت و خوشنودى خدا

هفتم در روايت ابوحمزه ثمالى از حضرت صادق عليه السلام در باب زيارت امام حسين عليه السلام منقول است كه چون به نينوا رسيدى بارهاى خود را در آنجا بگذار و روغن بر خود ممال و سرمه مكش و گوشت مخور مادامى كه در آنجا مقيم مى باشى

هشتم غسل به آب فرات است كه روايات در فضيلت آن بسيار است در حديثى از حضرت صادق عليه السلام منقولست كه هر كه غسل كند به آب فرات و زيارت كند قبر امام حسين عليه السلام را از گناهان خالى شود مانند روزى كه از مادر متولّد شده باشد و اگرچه گناهان كبيره بوده باشد و روايت شده كه خدمت آن حضرت عرض شد كه بسا شود كه ما به زيارت قبر امام حسين عليه السلام برويم و دشوار باشد بر ما غسل زيارت به سبب سرما يا غير آن فرمود كه هر كه غسل كند در فرات و زيارت كند حسين عليه السلام را نوشته شود براى او از فضيلت آنقدر كه بشماره درنيايد و از بشير دهّان روايتست كه حضرت صادق عليه السلام فرمود كه هر كه به زيارت قبر حسين بن علىّ عليه السلام برود پس وضو بگيرد و غسل كند در فرات ، برندارد قدمى و نگذارد قدمى مگر آنكه بنويسد حق تعالى براى او حجّه و عمره و در بعضى رواياتست كه غسل كن از فرات از موضعى كه برابر قبر آن حضرت واقع شود و خوبست چنانكه از بعضى روايات استفاده مى شود چون به فرات برسد صد مرتبه اَللّه اَكْبَرُ و صَد مرتبه لااِلهَ اِلا اللّهُ و صد مرتبه صلوات بر پيغمبر و آل آن حضرت بفرستد

نهمّ چون خواستى داخل حاير مقدس شوى از درى كه در جانب مشرق واقع است داخل شو چنانكه حضرت صادق عليه السلام به يوسف كناسّى فرمودند

دهمّ در روايت ابن قولويه است كه حضرت صادق عليه السلام به مفضّل بن عمر فرمود كه اى مفضّل چون برسى به قبر امام حسين عليه السلام بر در روضه بايست و اين كلمات را بخوان كه تورا به هر كلمه نصيبى از رحمت الهى خواهد بود:

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ

سلام بر تو اى وارث

آدَمَ صَِفْوَةِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ نُوحٍ نَبِىِّ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا

آدم برگزيده خدا سلام بر تو اى وارث نوح پيامبر خدا سلام بر تو اى

وارِثَ اِبْراهيمَ خَليلِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ مُوسى كَليمِ اللَّهِ

وارث ابراهيم خليل خدا سلام بر تو اى وارث موسى هم سخن خدا

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ عيسى رُوحِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ

سلام بر تو اى وارث عيسى روح خدا سلام بر تو اى وارث

مُحَمَّدٍ حَبيبِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ عَلِي وَصِىِّ رَسُولِ اللَّهِ

محمد حبيب خدا سلام بر تو اى وارث على وصى رسول خدا

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَارِثَ الْحَسَنِ الرَّضِىِّ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ

سلام بر تو اى وارث حسن (آن امام ) پسنديده سلام بر تو اى وارث

فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الشَّهيدُ الصِّدّيقُ اَلسَّلامُ

فاطمه دختر رسول خدا سلام بر تو اى شهيد راستگو سلام

عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِىُّ الْبآرُّ الْتَّقِىُّ اَلسَّلامُ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ

بر تو اى وصى نيكو كردار پرهيزكار سلام بر آن ارواحى كه فرود آمدند

بِفِنآئِكَ وَاَناخَتْ بِرَحْلِكَ اَلسَّلامُ عَلى مَلاَّئِكَةِ اللَّهِ الُْمحْدِقينَ بِكَ

به آستانت و بار انداختند به درگاهت سلام بر فرشتگان خدا كه در گِرد تواَند

اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَيْتَ الزَّكاةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ

گواهى دهم كه براستى تو برپا داشتى نماز را و بدادى زكات را و دستور دادى به معروف (كار خوب )

وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصا حَتّى اَتيكَ الْيَقينُ اَلسَّلامُ

و نهى كردى از منكر (كار زشت ) و پرستش كردى خدا را از روى اخلاص تا آنگاه كه مرگت فرا رسيد سلام

عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ

بر تو و رحمت خدا و بركاتش

پس بسوى قبر روانه مى شوى و به هر قدمى كه برمى دارى يا مى گذارى مثل ثواب كسى دارى ، كه در خون خود دست و پا زده باشد در راه خدا پس چون به نزديك قبر برسى دست بر قبربمال و بگو:

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ وَسَمائِهِ

سلام بر تو اى حجت خدا در زمين و آسمانش

پس مى روى و متوجه نماز مى شوى و به هر ركعت كه مى كنى نزد آن حضرت مثل ثواب كسى دارى كه حج و عمره هزار مرتبه كرده باشد و هزار بنده آزاد كرده باشد و هزار مرتبه از براى خدا به جهاد ايستاده باشد با پيغمبر مرسل الخبر

يازدهم از ابوسعيد مدائنى منقولست كه گفت رفتم به خدمت حضرت صادق عليه السلام و پرسيدم كه بروم به زيارت قبر حسين عليه السلام فرمود بلى برو به زيارت قبر حسين عليه السلام فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله نيكترين نيكان و پاكيزه ترين پاكيزگان و نيكوكارترين نيكوكاران و چون آن حضرت را زيارت كنى نزد سر آن حضرت هزار مرتبه تسبيح حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام را بخوان و نزد پاهاى آن حضرت هزار مرتبه تسبيح حضرت فاطمه سلام الله عليها را بخوان پس نزد آن حضرت دو ركعت نماز بكن و در آن دو ركعت سوره يسَّ والرّحمن بخوان پس چون چنين كنى ثواب عظيم از براى توخواهدبود گفتم فداى تو شوم تسبيح على و فاطمه عليهماالسلام را به من بياموز فرمود بلى اى ابوسعيد تسبيح على عليه السلام اين است :

سُبْحانَ الَّذى لا تَنْفَدُ خَزآئِنُهُ سُبْحانَ

منزه است آنكه تمام نشود خزينه هايش منزه است

الَّذى لا تَبيدُ مَعالِمُهُ سُبْحانَ الَّذى لا يَفْنى ما عِنْدَهُ سُبْحانَ الَّذى لا

آنكه پايان نپذيرد نشانه هايش منزه است آنكه فانى نشود آنچه نزد او است منزه است آنكه

يُشْرِكُ اَحَداً فى حُكْمِهِ سُبْحانَ الَّذى لاَ اضْمِحْلالَ لِفَخْرِهِ سُبْحانَ

شريك نگيرد هيچكس را در حُكمش منزه است آنكه از ميان نرود فخر و عزتش منزه است

الَّذى لاَ انْقِطاعَ لِمُدَّتِهِ سُبْحانَ الَّذى لا اِلهَ غَيْرُهُ

آنكه دورانش پايان ندارد منزه است آنكه معبودى جز او نيست

و تسبيح حضرت فاطمه سلام الله عليها اين است :

سُبْحانَ ذِى الْجَلالِ الْباذِخِ الْعَظيمِ سُبْحانَ ذِى الْعِزِّ

منزه است صاحب جلالت والاى بزرگ منزه است صاحب عزت

الشّامِخِ الْمُنيفِ سُبْحانَ ذِى الْمُلْكِ الْفاخِرِ الْقَديمِ سُبْحانَ

بلند و فراز منزه است صاحب فرمانروائى گرانمايه ديرينه منزه است

ذِى الْبَهْجَةِ وَالْجَمالِ سُبْحانَ مَنْ تَرَدّى بِالنُّورِ وَالْوَقارِ سُبْحانَ مَنْ

صاحب شادمانى و زيبائى منزه است آنكه جامه نور و وقار دربردارد منزه است آنكه

يَرى اَثَرَ النَّمْلِ فِى الصَّفا وَوَقْعَ الطَّيْرِ فِى الْهَوآءِ

بيند جاى پاى مُور را در سنگ خارا و ردّ عبور پرنده را در هوا

دوازدهمآنكه نماز فريضه و نافله را نزد قبر امام حسين عليه السلام بجا آورد زيرا كه نماز نزدآن حضرت مقبولست سيّد بن طاوس گفته كه جدّ و جهد كن كه از تو فوت نشود فريضه و نافله در حاير شريف همانا روايت شده كه نماز واجبى نزد آن حضرت برابر است با حجّ و نماز نافله با عمره .

مؤ لّف گويد كه در روايت مفضّل گذشت ثواب بسيارى براى نماز در حاير شريف و در روايت معتبرى از حضرت صادق عليه السلام منقولست كه هر كه زيارت كند آن حضرت را و دو ركعت نماز يا چهار ركعت نزد آنحضرت بكند ثواب حجّ و عمره براى او نوشته شود و آنچه از اخبار ظاهر مى شود آن است كه نماز زيارت و غير آن را در عقب قبر آن حضرت و در بالا سر كردن هر دو خوبست و اگر در بالا سر كند عقبتر بايستد كه محاذى اصل قبر مقدّس نباشد و در روايت ابوحمزه ثمالى است از حضرت صادق عليه السلام كه در نزد سرآن حضرت دو ركعت نماز بگذارد در ركعت اوّل سوره حمد و سوره يسَّ بخوان و در ركعت دوّم سوره حمد و سوره الرّحمن بخوان و اگر خواهى در پشت قبر نماز را بكن و در بالاى سر بهتر است و چون فارغ شوى نماز كن آنچه خواهى و امّا اين دو ركعت نماز زيارت ناچار است نزد هر قبرى كه زيارت كنند و ابن قولويه از حضرت باقر عليه السلام روايت كرده كه به شخصى فرمود اى فلان چه مانعست تو را كه هرگاه حاجتى براى تو رُو دهد بروى نزد قبر حسين صلوات اللّه عليه و چهار ركعت نماز گذارى نزد او پس حاجت خود را بطلبى بدرستى كه نماز فريضه نزد آن حضرت معادلست با حجّ و نماز نافله معادلست با عمره

سيزدهم بدانكه عمده اعمال در روضه مطهّره امام حسين عليه السلام دعاء است زيرا كه اجابت دعا در تحت آن قبّه ساميه يكى از چيزهائى است كه در عوض شهادت ، حقّ تعالى به آن حضرت لطف فرموده و زائر بايد آن را غنيمت دانسته در تضرّع و انابه و توبه و عرض حاجات كوتاهى نكند و در طىّ زيارات آن حضرت ادعيه بسيارى با مضامين عاليه وارد شده و اگر بناى اختصار نبود من چند دعائى در اينجا ذكر مى كردم و بهتر آن است كه از دعاهاى صحيفه كامله آنچه تواند بخواند كه بهترين دعاها است و ما در اواخر اين باب بعد از زيارات جامعه دعائى نقل كنيم كه در همه حرمهاى شريفه خوانده شود [ و بدانكه در ملحقات اين كتاب دعائى ذكر مى شود كه جامع ترين دعاها است كه در روضات ائمه عليهم السلام خوانده مى شود، از آن غفلت نكنى . ((منه )) ] و بجهت آنكه اين محلّ را خالى نگذاريم اين دعاى مختصر را كه در ضمن يكى از زيارات نقل شده ذكر مى كنيم و آن دعا اين است كه مى گوئى در آن حرم شريف در حالى كه دستها را بسوى آسمان بلند كرده باشى :

اَللّهُمَّ قَدْ تَرى مَكانى وَتَسْمَعُ كَلامى وَتَرى مَقامى وَتَضَرُّعى

خدايا تو مى بينى جاى مرا و مى شنوى سخنم را و بنگرى توقفگاهم و زاريم

وَمَلاذى بِقَبْرِ حُجَّتِكَ وَابْنِ نَبِيِّكَ وَقَدْ عَلِمْتَ يا سَيِّدى حَوائِجى

و پناه جستنم را به قبر حجتت و فرزند پيامبرت و بخوبى مى دانى اى آقاى من حاجتهايم را

وَلا يَخْفى عَلَيْكَ حالى وَقَدْ تَوَجَّهْتُ اِلَيْكَ بِابْنِ رَسُولِكَ وَحُجَّتِكَ

و پوشيده نيست بر تو حالم و اكنون رو كرده ام بسويت بوسيله فرزند رسول تو و حجتت

وَاَمينِكَ وَقَدْ اَتَيْتُكَ مُتَقَرِّباً بِهِ اِلَيْكَ وَاِلى رَسُولِكَ فَاجْعَلْنى بِهِ

و امانتدارت و آمده ام تقرب جويان بوسيله او بدرگاهت و بدرگاه رسولت پس قرارم ده

عِنْدَكَ وَجيهاً فِى الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبينَ وَاَعْطِنى بِزِيارَتى

بوسيله او در پيش خود آبرومند در دنيا و آخرت و از نزديكان و عطا كن به من بوسيله زيارتم

اَمَلى وَهَبْ لى مُناىَ وَتَفَضَّلْ عَلَىَّ بِشَهْوَتى وَرَغْبَتى وَاقْضِ لى

آرزويم را و ببخش به من آرمانم را و تفضل كن بر من بدادن خواسته و اشتياقم و برآور

حَوآئِجى وَلا تَرُدَّنى خآئِباً وَلا تَقْطَعْ رَجآئى وَلا تُخَيِّبْ دُعآئى

حاجاتم را و بازم مگردان نااميد و قطع مكن اميدم را و نوميد مكن دعايم را

وَعَرِّفْنِى الاِْجابَةَ فى جَميعِ ما دَعَوْتُكَ مِنْ اَمْرِ الدّينِ وَالدُّنْيا

و نشانم ده اجابت دعايم را در تمام دعاهائى كه كردم از كار دين و دنيا

وَالاْخِرَةِ وَاجْعَلْنى مِنْ عِبادِكَ الَّذينَ صَرَفْتَ عَنْهُمُ الْبَلايا

و آخرت و قرارم ده از آن بندگانت كه گردانى از ايشان بلاها

وَالاَْمْراضَ وَالْفِتَنَ وَالاَْعْراضَ مِنَ الَّذينَ تُحْييهِمْ فى عافِيَةٍ

و بيماريها و آشوبها و عوارض (و پيش آمدها) را از آنهائى كه زنده شان دارى در تندرستى

وَتُميتُهُمْ فى عافِيَةٍ وَتُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ فى عافِيَةٍ وَتُجيرُهُمْ مِنَ النّارِ

و بميرانيشان در سلامتى و وارد بهشتشان كنى در سلامتى و پناهشان دهى از آتش

فى عافِيَةٍ وَوَفِّقْ لى بِمَنٍّ مِنْكَ صَلاحَ ما اُؤَمِّلُ فى نَفْسى وَاَهْلى

در سلامتى و فراهم كن برايم به منت خود صلاح آنچه را آرزو دارم درباره خودم و خاندانم

وَوَُلَْدى وَاِخْوانى وَمالى وَجَميعِ ما اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَىَّ يا اَرْحَمَ

و فرزندانم و برادرانم و مال و دارائيم و همه آن نعمتهائى كه از كرم به من داده اى مهربانترين

الرّاحِمينَ

مهربانان