جستجو
کد : DK-159626     

گاودوش


ظرفی باشد سر آن گشاده و بُن آن تنگکه شیر گاومیش و گاو در آن دوشند و آن را به عربی علبه و محلب خوانند. و طغار دیواره بلندی را نیز گفته اند که لوله یا ناوی مانند جرغتو داشته باشد . گاودوشه . (برهان ). ظرفی است که آنرا دوشه نیز گفته اند. (آنندراج ). آنین ، گویس ، گاویش ، گویشه ، تغار، گویسه ، شیردوشه ، گودوش:
وی گفت بخنده اشرف خورازن
ای لاک دهانت گاودوش کس من
بسیار بگاه خنده مگشای دهن
بی تیغ مبادا سرت افتد از تن .

؟ (از جهانگیری ).