جستجو
کد : DK-151806     

کائوچو


کائوتچو. کائوچوک . کائوتچوک . درتداول هنود امریکا بر موادی که از درخت هیفا بیرون می آید و نوعی صمغ است اطلاق میشود و در زبان هنود امریکا بمعنی «اشکهای درخت » است . این کلمه را در عربی امروزی «مطاط» میگویند. (از کتاب هذه اندونیسیا. چاپ قاهره ). درختی است که از شیره آن لاستیک سازند. (فرهنگ نظام در ذیل کائوچو).
ژدیا صمغی است که از بسیاری از درختان امریکا و آسیا و افریقا به دست می آید و آن ماده چسبناک و کشداری است که از شکافی که بدرخت داده شود فروچکد،کائوچو، نامی که به این گونه صمغ داده شده از لغات امریکای جنوبی است . (هرمزدنامه پورداود ص 186). در کتاب گیاه شناسی آمده است : اگر ساقه یا برگ بعضی از نباتات از قبیل شنگ، انجیر، فرفیون و شقایق را قطع کنیم مایع سفیدرنگی بنام شیرآبه از آن خارج میگردد. این مایع در مجاری مخصوصی بنام لوله های شیرآبه قرار دارد. رنگ آن اغلب سفید شیری میباشد ولی گاهی مانند شیرآبه خرزهره بیرنگ و یا مانند شیرابه مامیران نارنجی است . شیرآبه دارای مواد مختلفی از قبیل صمغها، چربی ها، نشاسته های غیر قابل جذب و استخوانی شکل ، گوتاپرکا و کائوچو میباشد و قسمت اعظم آن را آب تشکیل میدهد. بعد چنین اضافه میکند: نگارنده شمه ای درباره گیاههای کائوچوئی ایران تحت عنوان بررسیهای میکروشیمیائی چند گیاه کائوچوئی ایران از قبیل پرخ و شنگچزه و بیدار و لباشیر و درخت لور و استبرق مطالعاتی نموده ام . از نتیجه این مطالعات چنین استنباط میشود که شیرآبه نباتات کائوچوئی در مجاورت هوا منعقد میشود و در این قسمت منعقد شده است که ماده کائوچوکی بانضمام مواد مختلفه دیگری از قبیل چربیها و صمغها و مواد پروتید وجود دارد. فرمولهای شیمیائی کائوچوی خالص n (17H10C)، n(16H10C)، n (34H 10C) و غیره میباشد. معرفهای آن با معرفهای مواد پروتید و لیپیدها و صمغها و تانن ها کاملا مشابه است . معرف را سپایل کائوچوک را نیز مانند مواد پروتید و تانن و بعضی صمغها و کلوکزیدها و الکالوئیدها قرمز رنگ میسازد. سودان ، شارلاخ ، عصاره ارلئآن ، کلروفیل و دیمتیل امیدواز و بنزول آن را مانند لیپیدها رنگآمیزی مینماید و بالاخره اسید اسمیک نیز آن را مانند لیپیدها و مواد مازوئی به رنگ قهوه ای درمی آورد و در اثر آن اسید اسمیک احیا شده و به رنگ قهوه ای روی کائوچوک رسوب مینماید. کائوچو نیز مانند لیپیدها با برم ترکیب شده و تترابرومیت دو کائوچو 4rB 16H10C تولید میگردد. بنزین ، سولفوردوکربن ، اتروکلروفرم کائوچو را مانند لیپیدها حل مینماید ولی آب و الکل و گلیسیرین و مواد قلیائی و اسیدهای رقیق در آن بی اثر میباشد. کائوچو بعکس لیپیدها و مواد چربی صابونی نمیشود و بدینطریق از آنها متمایز میگردد. کائوچوک دارای قابلیت ارتجاع است و مانند خمیر ورآمده در اثرفشار به حالت اول برمیگردد برمی کردن (ترکیب کردن با برم ) کائوچو از مطالعات علمای شوروی محسوب میشود. نتایج حاصله از این روش تاکنون در مطبوعات آنها ذکر نشده است ولی نگارنده در ضمن مطالعات خود اهمیت آن را دریافتم و خلاصه آن را ذیلاً درج مینمایم : تترابرومیت دوکائوچو که در نتیجه این فعل و انفعال به دست می آید شفاف و مشابه شیشه است و قهوه ای رنگ میباشد و در حلالهای معمولی کائوچوک از قبیل اتر، کلروفرم ، بنزول ، و سولفور دوکربن غیرقابل حل است و اگرچه چربی ها نیز با برم ترکیب میشوند و در حلالهای فوق غیرقابل حل میباشند، ولی تمایز آنها در آنست که اسید کلریدریک غلیظ در لیپیدهایی که با برم ترکیب میشوند موثر میباشد و آنها را حل میسازد، در صورتی که در تترابرومیت دوکائوچو کاملا بی اثر میباشد و بوسیله آن از لیپیدهاکاملا متمایز میگردد. برای آنکه قابلیت ارتجاع کائوچوک در لوله های شیرآبه کمتر گردد و در موقع تهیه برش و مقطع تولید ناراحتی ننماید شی مورد مطالعه را چند روز بدواً در محلول الکلی %15 برم قرار دهید و در جای خنکی حفظ نمائید (برای تهیه این محلول برم را قطره قطره در الکل اضافه نمائید و در جریان آب سرد و یا یخچال قرار دهید) بعداً شی را با الکل شسته و به تهیه مقاطع پردازید.
برشها را مدت 24 ساعت در آب ژاول قرار دهید تا مواد پروتیدی آنها زایل گردد سپس برای خنثی کردن اثر قلیائی آب ژاول ، آنها را با محلول %10 اسید استیک و سپس با آب مقطر چندین بار شست و شو دهید و مدت پنج دقیقه در یک قطره گلیسیرین خالص داخل کنید، بعد از گلیسیرین خارج ساخته در چند قطره گلیسیرین برمه اشباع و غلیظ که روی لام قرار داده اید داخل سازید و روی آن را با لامل بپوشانید و در محل خنک و تاریکی قرار دهید. پس از 12 ساعت مقاطع را در الکل کاملاشست و شو دهید تا اثرات برم بکلی زایل گردد. بعد آن را مدت 24 ساعت در مخلوطی بمقدار متساوی از الکل و کلروفرم قرار دهید، سپس از مخلوط فوق خارج نموده با الکل شسته و در بم دو کانادا و یا ژلاتین گلیسرینه بطور دائم نگاهداری نمائید - انتهی . رجوع شود به گیاه شناسی حبیب الله ثابتی ص 181.
  • یکی از انواع علک .