جستجو
کد : DK-188951     

نابسامان


بی ساز و برگ. (ناظم الاطباء). چیزی که هیچ سامان واسباب با خود نداشته باشد. (آنندراج ). مختل .
  • بی سامان . بی سرانجام . بدون ترتیب و نظم و آراستگی . (ناظم الاطباء). آشفته کار. بی هنجار:
    ای فلک سخت نابسامانی
    کژرو و باژگونه دورانی .

    مسعودسعد.