جستجو
کد : DK-188855     

نااهل


ناقابل . نالایق. آنکه سزاوار نباشد. (ناظم الاطباء). کسی که قابل انجام کارمخصوصی نیست . کسی که قابل فهم مطلبی نیست ، یا قابل نگهداری رازی نیست . (از فرهنگ نظام ). مقابل اهل . نالایق. ناسزاوار. نامستحق. ناسزا. غیرذیصلاح:
و مر اهل و نااهل را وجولاهه را همه علوفه بداد. (تاریخ بخارا ص 105).
و آنکه نااهل سجده شد سر او
قفل بر قفل بسته شد در او.

نظامی .