جستجو
کد : DK-145035     

ق


حرف بیست و چهارم است از حروف الفبای فارسی و حرف بیست و یکم از حروف الفبای عربی و حرف نوزدهم از حروف ابجد ودر حساب جُمًّل آن را بصد دارند و نام آن قاف است و آن در اصل نونی است که دو نقطه از درون بر سر او زیاد کرده اند و گفته اند آن شکلی است مرکب از سه خط منکب و مستلقی و مقوس . (نفایس الفنون ص 13). و آن از حروف هفت گانه مستعلیه (از برهان ذیل هفت حرف استعلا)، و آبی (برهان ذیل هفت حرف آبی )، و قلقله و محقوره و مصمته و هوائیه و نیز از حروف منصوب و ملفوظی است .
  • ق در اصطلاح تجوید اشاره است به علامت خاصه «قیل فیه الوقف ».
  • و رمز قرائت است چون ق عاصم = قرائت عاصم .
  • و در کتب رجال شیعی رمز است اصحاب صادق (ع ) را.
  • و نیز رمز قاموس مجدالدین فیروزآبادی است و نیز در علم هیات رمز احتراق است . این حرف در فارسی نیست و اگر در کلمه ای یافت شود یا آن کلمه غیرفارسی است که فارسی گمان برده اند و یا استعمال متاخران عجم است که زبان ایشان به زبان عرب مخلوط شده است . پس قاف نویسند و غین خوانند: قاز، قالیچه ، قلندر و قاپول . «ق» و «ج » دریک کلمه عربی جمع نشود جز آنکه معرب و یا حکایت صوت باشد چون جَلِق الراس . جَلَق القوم بالمنجنیق، رماهم به . جلاقه ; پاره گوشت . رجل جلاقه ; لاغراندام . جوالقبضم جیم و کسر آن ، گواله است که از پشم و یا موی بافند، و این کلمه معرب است . (المنجد). معرب «گواله ».
    ابدالها:
    در عربی :
    - به ث بدل شود:
    مِقِم ، مِقِمًّه = مِثِم ، مِثِمًّه
    - به ر بدل شود:
    زنبق = زنبر
    - به ت بدل شود:
    قملول = تملول
    - به ج بدل شود:
    قاسم = جاسم
    - به ی بدل شود:
    قاسم = یاسم
    - به واو بدل شود:
    محق = محو
    - به گ بدل شود:
    بلعق = بلعک . (آنندراج )
    در کلمات ترکی که متداول فارسیان است ،
    - به خ بدل شود
    چقماق= چخماق
    تاق = تاخ
    در تعریب :
    - بدل از خ آید:
    ذقن = زنخ (زخن )
    - بدل از غ آید:
    قنبیط = غنبید
    - بدل ک آید:
    قند = کند
    قاسانی = کاشانی
    قبج = کبک
    تریاق = تریاک
    قرطه = کرته
    قزاکند = کژاغند
    - بدل ازگ آید:
    خانقاه = خانگاه
    قصار = گازر
    دانق = دانگ
    - بدل از ه' آید:
    بیجادق = بیجاده
    جرندق = گرنده
    شاهدانق = شاهدانه
    - بجای c یونانی آید:
    غلو قوریزا
    - گاه به غ بدل شود:
    آروق = آروغ
    ایاق = ایاغ

    • برچسب ها:
    • ق