جستجو
کد : DK-130212     

عاقر


نحرکننده شتر و کسی که دست و پای شتر با شمشیر زند. (ناظم الاطباء).
  • زن که آبستن نشود. (منتهی الارب ) (آنندراج )(اقرب الموارد). زن که نمیزاید: و کانت امراتی عاقراً. (قرآن 19/5). ج ، عُقّر و عَواقر.
  • مرد که او را فرزند نشود.
  • قاتل : و صمم اءًذا ایقنت َ انک عاقره ; ای قاتله . (اقرب الموارد).
  • ریگ که هیچ نرویاند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
  • ریگ توده . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
  • زن بی نظیر وعدیل . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء).