از: عَور. (اقرب الموارد). رجوع به عور شود.
آنچه به چشم درد رساند. (منتهی الارب ). هر چه چشم را علت رساند. (از اقرب الموارد). (اِ) درد چشم . (منتهی الارب ). رمد. (اقرب الموارد). خاشاک چشم . (منتهی الارب ). قذی . (اقرب الموارد). آبله ریزه بر پلک زیرین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). تیر و سنگ که رسد و اندازه آن معلوم نباشد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).