جستجو
کد : DK-127122     

طائل


فزونی . مزیّت . فضل .
  • توانائی . قدرت . دستگاه .
  • توانگری . غنا.
  • فراخی . سعة.
  • فائدة. سود. نفع. و این معنی جز در مورد نفی ، در موارد دیگر استعمال نشود. یقال : لاطائل فی هذا الامر.
  • ماهو بطائل ; یعنی بی خیر وسخت فرومایه و ناکس است .
  • لم یحل منه بطائل ; حاصل نشد از آن فائده ای .
  • ضربته ُ بسیف غیر طائل ; ای غیر ماض و لا قاطع. (منتهی الارب ).
    -لاطائل ; بیهوده .