جستجو
کد : DK-297     

آب کشیدن


حمل آب از جایی .
  • بیرون آوردن آب با دلو ومانند آن از چاه و حوض و جز آن . نَزْح .
  • تطهیر شرعی و نمازی کردن چیزی متنجس .
  • شستن جامه صابون زده با آب خالص تا اثر صابون بشود.
  • آب کشیدن زخم و جراحتی ; ریم و چرک پیدا کردن آن بسبب آلوده شدن با آب ناپاک . هو کشیدن .
  • آب کشیدن غذائی ; خورنده را تشنگی آوردن .