جستجو

گالش انگور
گالِش اَنگورَک . درختی است که به لاتین آن را ریبس نامند و بر دو قسم است : ریبس گروسولاریا و ریبس اریانتال اولی در جنگلهای ایران بسیار است و در «نور» گالش انگور و در دره چالوس گالش انگورک خوانده میشود و قسم دوم بندرت یافت میشود. انگور فرنگی . دیو انگوری .
گالی مافره
اگوست گرن . متولد دراُرلِئان مقلد بزرگی که در فرانسه در دوره امپراطوری و رستوراسیون قبول عامه یافت . (1791 - 1870 م .).
گامیشلو
دهی است از دهستان درجزین بخش رزن شهرستان همدان ، واقع در 25000گزی جنوب رزن و 1000گزی خاور راه شوسه رزن به همدان جلگه ، سردسیر، مالاریائی . دارای 715 تن سکنه ، آب آن از قنات . محصول آنجا: غلات ، حبوبات ، انگور، صیفی ، لبنیات . شغل اهالی زراعت ، گله داری . صنایع دستی زنان قالی بافی . راه آن اتومبیل رو است . جامیشلو نوشته میشود. دو قهوه خانه کنار شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ، ج 5).
گانه سا
خدای هندی دارای سری شبیه به سر فیل . وی رب النوع علم و ادب محسوب می شود.
گاوبار بالا
دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 42 هزارگزی شمال باختری الیگودرز و 7 هزارگزی خاور شوسه شاه زند به ازنا جلگه ، معتدل ، دارای 385 تن سکنه . آب آن از قنات و چاه ، محصول آنجا غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت است . راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
گاوبیشه
کنایه از دنیا و روزگار است . (برهان ). بیت ذیل را شاهد آورده اند:
سپهدار توران از آن بدتر است
کنون گاوبیشه به چرم اندر است .

فردوسی .

گامیشیان
دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد، واقع در 20 هزارگزی شمال خاوری بوکان و 15 هزار و پانصدگزی خاور شوسه بوکان به میاندوآب . کوهستانی ، معتدل سالم . دارای 104 تن سکنه . آب آن از چشمه ، محصول آنجا، غلات ، توتون ، حبوبات .شغل اهالی زراعت و گله داری . صنایع دستی جاجیم بافی ، راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
گاوبار پائین
دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 40 هزارگزی شمال باختری الیگودرز و 7 هزارگزی خاور شوسه شاه زند به ازنا جلگه ، معتدل ، دارای 488 تن سکنه . آب آن از قنات و چاه ، محصول آنجا غلات ، تریاک ، شغل اهالی زراعت است . راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
گام سپردن
راه طی کردن . طی کردن راه با قدم . به گام سپردن:
چو راهی بباید سپردن به گام
بود راندن تعبیه بی نظام .

عنصری .

گانیدان
گردی است سفیدرنگ کمی محلول در آب و از این جهت در موقع تجویز آن باید توام با مقدار زیادی آب داد. این جسم را در اسهالهای حاد بخصوص در اسهالهائی که عامل آنها «سالمنلاکلرُسویی و سالمنلاپاراتیفیا» باشد و برای ضدعفونی روده ها قبل از شروع عملیات جراحی در روی قولون تجویز میکنند علاوه بر عنصر دارویی بالا اجسام دیگری از قبیل «سولفونی لامینوگانیدین » یا «سوکسینی سولفاتیازول » را در مورد عفونت های روده انسان با موفقیت بکار برده اند. (درمان شناسی عطایی چ دانشگاه ج 1 ص 333).
گاوباره
گله گاو. رجوع به گاواره و گاباره و گوباره شود.
گام شمار
قدم برداشتن به احتیاط. از روی حساب قدم برداشتن:
و آن رقیبی که بود محرم کار
ره نرفتی مگر به گام شمار.

نظامی .

گانی مد
شاهزاده ترویای پسر ترُس و کالیروئه پسر زاوش [ زئوس ] بشکل عقابی درآمد و او را درربود و سمت شربتداری خدایان داد.
گاوباری
(صحرای ...) صحرایی در ناحیت موغان که محمودآباددر آن واقع بود. (نزهة القلوب مقاله ثالثه ص 91).
گاوپرست
کسی که گاو پرستد. آنکه گاو را ستایش کند.
گام شمرده
گام حساب شده . گام به احتیاط. در بیت ذیل از عرفی مرادبازی اسب است که در عین جلدی به احتیاط قدم گذارد بحکم سوار و آن را در عرف هند گهری گویند:
در گام شمرده خطنگاری
بر نقطه نوک نیش کژدم .

(آنندراج ).

گاوپرستی
پرستیدن گاو. گاو پرستیدن . ستایش گاو کردن .
گاوآب
جل وزغ . جامه غوک و آن چیزی باشد سبز مانند نمد که درروی آبهای ایستاده بهم رسد و به عربی ثورالماء و طحلب خوانند. (برهان ). جلبک . پاره ای گیاهها که در دریاها و دریاچه های شیرین یا شور بر روی یا تک آب روید.
گاوبازه
نام یکی از دهستانهای هفتگانه شهرستان بیجار است . این دهستان در جنوب خاوری شهرستان واقع، محدود است از طرف شمال و باختر به دهستان پیرتاج ، از جنوب به دهستان مهربان از بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان و از خاوربه دهستان گرماب بخش قیدار زنجان . هوای دهستان سردسیر، وضع طبیعی آن تپه ماهور، خاکی و بلندترین کوه دهستان کوه چنگ الماس است این کوه در شمال باختر دهستان واقع، بلندترین کوه دهستان قله آن از سطح دریا 2258 گز است از قله پرتگاهی آن مومیائی مخصوصی به دست می آورند ولی رسیدن به آن از نظر پرتگاهی بودن کوه بسیار دشوار است آب آن از قنوات تامین شده محصول عمده آن ، غلات و لبنیات میباشد هشت دهم غلات آن بطور دیم به دست می آید. شغل مردان ، زراعت و گله داری ، بافتن قالیچه ، جاجیم و گلیم بین زنان دهستان مرسوم میباشد.
قالیچه های بافت خانباغی بخوبی در دهستان مشهور است .راه شوسه بیجار به همدان از جنوب و باختر دهستان میگذرد و آبادی چکینی از این بلوک در کنار شوسه واقع شده و خان باغی کلوچه نزدیک به راه شوسه هستند بواسطه مسطح بودن اراضی در فصل خشکی با اکثر قراء مهم دهستان اتومبیل میتوان برد. زبان مادری سکنه دهستان ترکی و کمی به فارسی و کردی آشنا هستند. این دهستان از 15 آبادی تشکیل شده سکنه آن در حدود 6 هزار نفر، قراء مهم آن عبارتند از: قزان قره ، باش قورتاران ، خان باغی ، کچه گنبد، دیستی بلاغ و گاوباز. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
گاو پرواری
گاوی که آن را در خانه سرد به ایام تابستان نگهداشته و غذای لایق داده فربه نموده باشند. (غیاث ) (آنندراج ):
اسب لاغرمیان به کار آید
روز میدان نه گاو پرواری .

سعدی .