جستجو

گاینسبره
نقاش انگلیسی متولد در سَدبِری (سفک ) تصاویر وی بسیار زیباست . (1727 - 1788 م .).
گاونیله
نیله گاو. نیله گو. نوعی از اوعال .
گاه شمار
کسی که گاه شماری کند. مقوم .
گاهوار
مهد. گهواره . گاهواره . منجک:
وقت طفلیم که بودم شیرجو
گاهوارم را که جنبانید؟ او.

مولوی (مثنوی چ علاءالدوله ص 162).

گاه شماری
تقی زاده نوشته اند: اصطلاح «گاه شماری » را که با اصطلاح آلمانی تزایت رشنونگ و اصطلاح قدیم عربی معرفةالمواقیت وفق میدهد وضع و مطرداًآن را استعمال کرده ایم چه برای حساب زمان بدبختانه ما در فارسی اسم مانوسی نداریم . در کتب قدیمه لفظ «تاریخ » را برای این معنی نیز استعمال میکردند ولی چون این لفظ در کتب فارسی برای پنج معنی مختلف که به فرانسوی امروز بکلمات : دات ، هیستوار، ار، کرنولژی ، کالاندریه تعبیر می کنند استعمال میشد محض احتراز از التباس باید لفظ دیگری برای این معنی اخیر (یعنی بمعنی علمی کالاندریه فرانسوی ) که منظور ما در این مقاله است اختیار کرد. لفظ تقویم در فارسی برای معنی معروف آن که در زمان قدیم آن را «دفتر سنه » میگفتند استعمال شده نه برای طریقه حساب زمان و لهذا نمیتوان آن را بمعنی حساب زمان هم استعمال کرد ولو آنکه در زبان فرانسه مثلاً برای هر دو معنی یک کلمه استعمال میشود. (گاه شماری تقی زاده . حاشیه ص 1). و هم در ذیل همین کتاب درباره «دفتر سنه » نوشته اند: اصطلاح «دفتر سنه »برای تقویم علاوه بر کتب بیرونی در زیج ابن یونس مسمی به الزیج الکبیر الحاکمی که در اواخر قرن چهارم تالیف شده نیز در ضمن عبارت «تقویم الکواکب فی دفتر السنه » استعمال شده است ولی لفظ تقویم هم برای این معنی خود بسیار مستحدث نیست چه در مجمل الاصول کوشیار نیز همین کلمه بهمین معنی مصطلح امروزه استعمال شده . (مجمل فی احکام النجوم ) نسخه کتابخانه دیوان هند در لندن بعلامت 1919 ورق 13و هم چنین در ثمارالقلوب ثعالبی . (گاه شماری ص 210).
گایوس پلینوس
پلین عالم رومی که در 23 م . تولد یافت و زمان فوتش محققاً معلوم نیست . این شخص را پلین بزرگ نامند، زیرا برادرزاده ای از طرف مادر داشت که معروف به پلین کوچک است . عالم مزبور کتابهای زیاد نوشته که بقول پلین کوچک عده آنها بیش از صد و شصت مجلد بوده ، ولی این کتابها مفقود گشته و فقط سی و هفت کتاب او موسوم به تاریخ طبیعی تا زمان ما باقی مانده ، میتوان گفت که این کتابها دائرةالمعارف عهد قدیم است زیرا کتب مزبور پر است از همه گونه اطلاعات (گیاه شناسی ، حیوان شناسی ، طب ، فیزیک ، جغرافیا،شناسایی احجار کریمه و غیره ). خود مولف گوید که برای تالیف این کتابها دو هزار کتاب خوانده و بیست هزار یادداشت گرد کرده . در این کتابها نام 327 نویسنده یونانی و 146 نویسنده رومی را ذکر میکند و چون نوشته های اینها غالباً مفقود شده ، از این حیث هم کتابهای پلین مهم است . از کتب مزبور 37 کتاب را پلین در 77 م . به تیتوس امپراطور روم هدیه کرد. اهمیّت این کتابها برای تاریخ عهد قدیم از این جهت است که اطلاعاتی در باب ممالک مختلف مشرققدیم و ایران می دهد. راجع به مندرجات کتب او باید گفت ، تمامی آنچه را که نوشته نمیتوان صحیح دانست . ولی از شخصی هم که خواسته از همه چیز حرف بزند نمیتوان متوقع بود که هر چه نوشته صحیح باشد. انشاء وی به عقیده محققین در نوشته های او مختلف است . یعنی آن را در بعض جاها مغلق و پیچیده ، و در برخی روان و در قسمتی بد تشخیص داده اند. (ایران باستان ج 1 صص 80 - 81).
گاو وحشی
بقرالوحش . رَمک . گاو کوهی . به عبری «ریم » گویند. رجوع به قاموس کتاب مقدس شود.
گاه شناس
وقت شناس .
گاهواره بند
قماط . (دهار).
  • (نف مرکب ) کسی که گاهواره طفل را بندد.
  • گاویس
    ظرفی که شیر و دوغ در آن کنند. (برهان ) (آنندراج ). و محتمل است مصحف «گاودوش » باشد، چه در خراسان آن را «گاودوش » گویند. رجوع به حاشیه برهان قاطع چ معین شود. در شرفنامه منیری گاویش آمده است .
    گاه شناسی
    عمل گاه شناس .
    گاهواره جنبان
    جنباننده گهواره:
    عقل کل بوده در دبستانش
    نفس کل گاهواره جنبانش .

    سنایی .

    گاو ورز
    گاو کار. گاوی که بدان زمین شیار کنند:
    ز گاوان ورز و ز گاوان شیر
    ده ودو هزارش نوشت آن دبیر.

    فردوسی .

    گاه صبح
    صبحگاه . بامداد:
    چند پوشاند زگاه صبح تا هنگام شام
    خاک را خورشید صورت گشتن این رنگین روا.

    ناصرخسرو (دیوان چ تهران ص 24).

    گاهواره جنبانی
    جنباندن گاهواره . حرکت دادن گاهواره .
    گاو ورزه
    گاو ورز. گاو کار. گاوی که بدان زمین شیار کنند. (برهان ) (آنندراج ).
    گاه کوشش
    وقت ِ جنگ. (مویدالفضلا) (آنندراج ).
    گاه و بیگاه
    وقت و بیوقت . گاه و بیگه . پیوسته . دایم . همواره:
    جز راست مگوی گاه و بیگاه
    تا حاجت نایدت به سوکند.

    ناصرخسرو.

    گاوو ماهی
    مقصود گاوی است که گویند زمین را بشاخها داشته و پای آن بر پشت ماهی است .
    -تا گاو و ماهی ; تا دورترین جای از زیرزمین . رجوع به گاو ماهی شود.
    گاوینه رود
    دهی است از دهستان تیرچائی بخش ترکمان شهرستان میانه ، واقع در 14 هزارگزی خاور بخش و 4 هزارگزی شوسه میانه به تبریز، کوهستانی ، معتدل ،دارای 848 تن سکنه . آب آنجا از گاوینه رود، محصول آنجا غلات ، نخودسیاه ، و بزرک ، شغل اهالی زراعت و گله داری ، راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).