جستجو

گاوچراسر
دهی است جزء دهستان مرکزی بخش لنگرود شهرستان لاهیجان ، واقع در 9 هزارگزی جنوب خاوری لنگرود. جلگه هوای معتدل و مرطوب مالاریائی . دارای 300 تن سکنه . آب آن از شلمان رود، محصول آنجا برنج ، صیفی ، چای و شغل اهالی زراعت ، حصیربافی و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
گاو دوشا
گاو شیرده . گاوی که بسیار شیر دهد:
گاو دوشای عمر او ندهد
زین پس از خشکسال حادثه شیر.

انوری .

گاوزرد
دهی است از دهستان لیراوی بخش دیلم شهرستان بوشهر واقع در 28 هزارگزی جنوب خاور دیلم ، کنار راه فرعی دیلم به گچساران ، جلگه ، گرمسیر مرطوب و مالاریایی ، دارای 498 تن سکنه ، آب آن از چاه ، محصول آن غلات ، شغل اهالی آن زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
گاوداران بالا
دهی است از دهستان زیلائی بخش مسجد سلیمان شهرستان اهواز، واقع در 28 هزارگزی شمال باختری مسجد سلیمان ، کنار راه شوسه مسجد سلیمان به لالی ، کوهستانی ، گرمسیر مالاریائی ، دارای 100 تن سکنه . آب آن از چشمه هفت شهیدان ، محصول آنجا غلات ، شغل اهالی کارگر شرکت نفت ، زراعت و گله داری . صنایع دستی قالیچه بافی ، راه آن اتومبیل رو است . معادن گچ دارد. ساکنین از طایفه هفت لنگ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
گاو دوشای کسی بودن
(مثل ...) رجوع به گاو شود.
گاورسین
منسوب به گاورس: زغاره ، نان گاورسین بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 436) (حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). رجوع به گاورس و جاورسیه شود.
گاو زرین
صراحی که بشکل گاو از طلا سازند. خم شراب:
چند خواهی ز آهوی سیمین
گاو زرین که میخورد گلنار.

خاقانی .

گاوچرانی
گاو چراندن .
گاوداران پائین
دهی است از دهستان زیلائی بخش مسجد سلیمان شهرستان اهواز، واقع در 28 هزارگزی شمال باختری مسجد سلیمان ، کنار شوسه مسجد سلیمان به لالی ، کوهستانی ، گرمسیر، دارای 100 تن سکنه . آب آن از چشمه ، محصول آنجا غلات ، شغل اهالی کارگر شرکت نفت . زراعت و گله داری . صنایع دستی قالیچه بافی ، راه آن اتومبیل رو است . معادن گچ دارد. ساکنین از طایفه هفت لنگ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
گاودوشه
ظرفی باشد که در آن شیر دوشند. (برهان ). محلب . علبه . ملبن . (منتهی الارب ):
خصم خر تو چو گاودوشه
از فاقه دو دست بر سرآمد.

حکیم روحی (از جهانگیری ).

گاو زمین
گاوی که زمین بر پشت او است و آن گاو بر پشت ماهی است . (غیاث ) (آنندراج ). در اساطیر آورده اند که زمین بر دو شاخ گاو قرار دارد:
من گاو زمینم که جهان بردارم
یا چرخ چهارمم که خورشید کشم ؟ !

معزی (از حاشیه برهان قاطع چ معین ).

گاوچشم
فراخ چشم . (برهان ):
سیم ساقی شده گرازمی
گاوچشمی شده به گاودمی .

نظامی .

گاودارو
اسم فارسی جاوزین است . (تحفه حکیم مومن ).
گاودوشی
تیره ای از اسیوند هفت لنگ بختیاری . (جغرافیایی سیاسی کیهان ص 73).
گاورشیر
صمغی است که آن را گاوشیر هم میگویند. (برهان ) (آنندراج ).
گاوچشمه
اسم دارویی است که به عربی عین البقر و عین العجل خوانند. (برهان ). رجوع به گاوچشم شود.
گاوداری
شغل گاوداشتن . نگاه داشتن و مراقبت کردن و فربه کردن گاو.
گاودول
نام یکی از دهستان های بخش مرکزی شهرستان مراغه در قسمت جنوبی بخش واقع، حدود آن بشرح زیر می باشد، از شمال به دهستان سراجو، از جنوب به دهستان مرحمت آباد، از خاور به قوریچای ، از باختر به بناجو. موقعیت طبیعی دهستان یک قسمت کوهستانی که در تابستان هوایش معتدل در زمستان سرد و قسمتی جلگه که هوایش معتدل میباشد. آب قراء دهستان از رودخانه های زرینه رود. مردق، قوریچای لیلان و چشمه سارها تامین میگردد در بعضی دهات از آب چاه نیز استفاده مینمایند. محصولات عمده دهستان غلات ، چغندر، کشمش ، پنبه ، میوه جات سر درختی و شغل ساکنین آن زراعت و صنایع دستی آن جاجیم و گلیم بافی است . راه های شوسه این دهستان عبارت از راه شوسه مراغه به میاندوآب و میاندوآب به شاهین دژ است مابقی راهها ارابه رو و مالرو میباشد. دهستان گاودول از 106 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 42000 تن و قراء مهم آن بشرح زیر است : ملک کندی (مرکز دهستان ) آروق، آغچه دیزج ، باروق، بایقوت ، تازه قلعه ، شیرین کند، قوریجان ،قره چال ، قلعه چق، لیلان ، لکلر، مبارک آباد: از ابنیه قدیم در باختر قریه لیلان قلعه ای بنام بختاک موجود است که بعضی مورخین بنای آن را به دوره ساسانیان نسبت میدهند و اکنون دیوارهای آن خراب و از دور بشکل تل خاکی بنظر میرسد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
گاورنگ
گاومانند. بمعنی گاوپیکر است که گرز فریدون باشد و آن را بهیات سرگاو میش از آهن ساخته بودند. (برهان ). اصل نام گورنگ. رجوع به همین کلمه شود. همان گرزگاوسر و گاوچهر بمعنی گاو مانند. (از انجمن آرا). گاوپیکر:
بیامد خروشان بدان دشت جنگ
به دست اندرون گرزه گاورنگ.

فردوسی (از لغت نامه اسدی ).

گاوده
دهی است جزء دهستان اختر پشت کوه بخش فیروزکوه شهرستان دماوند، واقع در 26هزارگزی جنوب خاور فیروزکوه و 10هزارگزی راه آهن . کوهستانی سردسیر، دارای 200 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات ، بنشن ، گردو، شغل زراعت است . مردها در زمستان برای عملگی به تهران و مازندران میروند. صنایع دستی زنان کرباس بافی است . در تابستان ایل اصانلو به حدود این ده می آیند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).