جستجو

کاتب مفجع
محمدبن عبداللّه الکاتب البصری . رجوع به همین نام در همین لغت نامه و ریحانةالادب ج 3 ص 334 و ج 4 ص 55 و 56 شود.
کاتب اسرار
کاتب سر. رجوع به همین کلمه شود.
  • محرر.
  • کاتب جوینی
    حسن بن علی بن ابراهیم بغدادی جوینی الاصل خطاط کاتب مشهور مکنی به ابوعلی و ملقب به فخرالکتاب ، خطش در نهایت جودت بود و اکثر کتابها را که در دست مردم بوده به اجرت بسیار گران استنساخ نموده است . در شام از ندمای اتابک زنگی بود و بعد از وفات او نزد پسرش نورالدین محمود مقرب گردید و عاقبت به مصر رفت و اقامت گزید و در سال 586 ه' . ق. در قاهره درگذشت . (ریحانة الادب ج 3 ص 332 و ج 1 ص 290). رجوع شود به ابن خلکان چ تهران (ج 1 ص 158) و ابوعلی حسن بن علی جوینی کاتب در همین لغت نامه .
    کاتب ملکی
    یاقوت بن عبداللّه ابوالدر (ریحانةالادب ج 3 ص 334 و ج 4 ص 82). رجوع به ابوالدر یاقوت و رجوع به یاقوت بن عبداللّه ابوالدر در همین لغت نامه شود.
    کاتب اسکافی
    ابوعلی محمدبن احمدبن جنید بغدادی مشهور به ابن جنید. از اعاظم فقهای امامیه واکابر علمای دینیه و از مشایخ شیخ مفید و مشایخ نجاشی و شیخ طوسی بوده و نخستین کسی است که باب اجتهاد را مفتوح ساخته و احکام شریعت را بر روی آن اساس و اعمال فقهیه مبتنی ساخته و یا آنکه در این موضوع حسن بن ابی عقیل را اقتفا جسته ، این است که این دو فقیه جلیل در اغلب احکام فقهیه و فتاوی دینیه موافق هم بوده و از ایشان به قدیمین تعبیر نمایند و صاحب ترجمه راه افراط پیموده و قیاس را حجت میدانسته است و این است که اختلافات وی در احکام فقهیه به همین جهت محل توجه فقها نبوده و کتابهای او را متروک داشته و کان لم یکن پنداشته اند لکن دور نیست که استدلالات او با قیاسات عقلیه در بعضی از مسائل فقهیه بعد از استدلال به کتاب و سنت محض از راه الزام خصم و اتمام حجت باشد و بس ، چنانچه محقق در معتبر و کثیری از اجله همین رویه را معمول داشته اند و تحقیق حق در این مسئله و صحت نسبت عمل به قیاس و عدم صحت آن خارج از موضوع کتاب است و پوشیده نماند که اسکافی مصنفات بسیاری قریب به چهل یا پنجاه کتاب در فقه و اصول و کلام و ادبیة و غیرها داشته و بعضی از آنها را ثبت اوراق مینماید: 1 - احکام الارش 2 - احکام الصلوة 3 - احکام الطلاق 4 - الاحمدی فی الفقه المحمدی 5 - الارتیاع فی تحریم الفقاع 6 - ازالة الران عن قلوب الاخوان 7 - استخراج المراد من مختلف الخطاب . 8 - الاستنفار الی الجهاد 9 - الاستیفاء10 - الاسری 11 - الاسفار فی الرد علی المویدة 12 - الاشارات الی ماینکره العوام 13 - اشکال جملة المواریث 14 - اظهار ما ستره اهل العناد من الروایة عن ائمة العترة فی امرالاجتهاد. 15 - الافهام لاصول الاحکام 16 - الالفه در کلام 17 - الفی مسئله . 18 - امثال القرآن . 19 -الایناس بائمة الناس . 20 - البشارة و النذارة. 21 - تبصرة العارف ونقدالزایف در فقه اثناعشری و حاوی احتجاج بر مذهب حق و رد معارضات مخالفین در احکام میباشد. 26 - حدائقالقدس . 27 - قدس الطور و ینبوع النور فی معنی الصلوة علی النبی (ص ) و غیر اینها. باری صاحب ترجمه را به جهت مهارتی که در اصول املا و انشا داشته کاتب هم میگفتند که در اصطلاح قدما دارای این صناعت را به همین لقب ملقب میداشته اند و در سال سیصد و هشتاد و یک از هجرت (381 ه' . ق.) که سال وفات صدوق است فوت کرد و کلمه شفا ماده تاریخ وفاتش میباشد و در نخبةالمقال در باب محمدین که پدرشان احمد است گوید;
    سبط الجنید لکاتب الاسکافی
    عنه المفید افقه الاشراف
    رجوع به ابن جنید و خاندان نوبختی ص 117 و ریحانة الادب ج 3 ص 330 و ج 1 ص 70 شود.
    کاتب چلبی
    سالی به یک آرد: لقب الحاج مصطفی بن عبداللّه مولف کشف الظنون است . وی یکی از مشاهیر علماء عثمانی و فرزند مردی سپاهی است . بسال (1000 ه' . ق.) در استانبول تولد یافته و نزد علمای معروف عصر خود مانند قاضی زاده ، اعرج مصطفی ، کرد عبداللّه ، محمد ولی بتحصیل علم و ادب پرداخته اما زی ّ علما را در بر نمیکرده است . در ادبیات السنه ثلاثه مهارت تامه داشت و علم حدیث و تفسیر و منطق را آموخت و از یک استاد خارجی که اصلاً از اهالی هلند و خود از جمله شرقشناسان بود و برای تکمیل السنه شرقی به استانبول آمده و قبول دین اسلام کرده بود علوم ریاضی و جغرافیا و فنون دیگر را بخوبی فراگرفت وبه درجه ای رسید که مایه افتخار عثمانیان گردید و نام خود را در آثار بسیار مهم و سودمندی که از خویش بیادگار گذاشت مخلد گردانید. بسال 1039 سمت عضویت اطاقبازرسی عالی را در باب عالی یافت . در عصر سلطان مرادخان رابع در سفرهای جنگی همدان و بغداد بهمراه اردوی سلطان بود و در ایام قشلاق کردن اردو، بقصد ایفای حج بجانب حجاز عزیمت کرد. نیز در سفر «روان » حضور داشت و پس از بازگشت به استانبول تمام اوقات خود را بمطالعه و تالیف منحصر کرد و آثار زیر را بوجود آورد:
    1 - تقویم التاریخ - در تاریخ عمومی که اخبار و حوادث گذشته فهرست وار از ابتداء خلقت تا زمان مولف در آن ذکر گردیده .
    2 - فذلکه - در تاریخ عثمانی مشتمل بر حوادث چندساله .
    3 - تحفةالکبار فی اسفار البحار - در تاریخ کلیه محاربات بحری دولت عثمانی با سایر دول .
    4 - جهان نما - مشتمل بر جغرافیای ممالک عثمانی و اکثر جهت آسیا.
    5 -کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون که اثری است گرانبها و آن را به زبان عربی تالیف کرده است .
    وفات چلبی بسال 1067 اتفاق افتاده وی شخصاً اشتغال بعلم و ادب را بر همه چیز ترجیح میداده و بمناسبت ماموریت خود به «کاتب چلبی » و «حاجی خلیفه » شهرت یافته است و کلمه اخیررا اروپائیان بتحریف ، «حاجی قالفه » کرده اند. کلیه آثارش مهم و قابل توجه است اما کشف الظنون را قابل ستایش و تقدیس بایدشمرد، زیرا که پیش از وی کسی چنین اثری نیاورده و او در این کار پیشقدم دیگران گردیده است . هنگام ایجادچاپخانه در کشور (عثمانی )، اکثر آثارش را بچاپ رسانیدند اما کشف الظنون را در مصر و اخیراً در اینجا (مقصود ترکیه است ) طبع کردند. نیز در 1835 م . در لیپزیک با ترجمه لاتینی و فهرستی مفصل در 6 جلد آن را بچاپ رسانده و انتشار داده اند. (قاموس الاعلام ترکی ).
    عباس اقبال مدیر مجله یادگار درباره کتاب کشف الظنون نویسد:
    کتاب بسیار مشهور «کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون » تالیف مصطفی بن عبداللّه استنبولی معروف به حاجی خلیفه و کاتب چلبی متوفی بسال 1067 ه'. ق. که یکی از مهمترین اسباب کار هر محقق و متتبعی است که در تاریخ و ادبیات ملل اسلامی و شرح احوال و آثار نویسندگان وشعرای عرب و ایرانی و ترک کار میکندبار اول در فاصله سالهای 1835 و 1858 بهمت مستشرق علامه آلمانی گوستاوفلوگل در هفت جلد با ترجمه لاتینی در شهر لایپزیک آلمان بطبع رسیده ، بار دوم این کتاب را در سال 1274 ه' . ق. در مصر و بار سوم در سال 1311 ه' . ق. در استنبول بچاپ رسانده اند. چاپ فلوگل ازدو چاپ مصر و استنبول صحیح تر و کاملتر است بخصوص که طابع آن بروش اروپائی در طبع این کتاب چند نسخه را با یکدیگر مقابله کرده و تمام کتبی را که حاجی خلیفه شرح نموده نمره ترتیبی گذاشته و در آخر جلد هفتم فهرست کاملی از اعلام آن به دست داده بعلاوه در آخر جلدششم در این چاپ فلوگل یکی از ذیلهائی را که دیگران بعدها بر کشف الظنون نوشته اند یعنی کتاب آثار نو تالیف حنیف زاده را به چاپ رسانده و در جلد هفتم فهرست کتب مدرسه ازهر و مدرسه ابی الذهب مصر و کتابخانه رودس را با چند فهرست از کتابخانه های استانبول گنجانده است .
    اما در چاپ مصر که چاپ قدیم استانبول نیز از روی آن بعمل آمده علاوه بر اغلاط عدیده کثیره در غالب مواضع جای سالهای وفات سفید است و ذکر یک عده کتابی در آنجا آمده که زمان تالیف آنها موخربر تاریخ فوت حاجی خلیفه مولف کشف الظنون است . این قسمت ها الحاقی است و آنها را بعضی از خوانندگان از ذیلهای دیگران بر کشف الظنون استخراج کرده و در این کتاب داخل نموده اند.
    دولت ترکیه از سال 1941 م . همت بطبع جدیدی از کشف الظنون که چاپ چهارم آن خواهد بود گماشته و نقشه طابعین این است که پس از طبع اصل کتاب سه ذیلی را هم که دیگران بعد از حاجی خلیفه بر کشف الظنون نوشته اند بزیور طبع بیارایند.
    تا این تاریخ اصل کتاب در دو مجلد بزرگ حاوی 2056 ستون (هر دو ستون یک صفحه ) در سال 1941 و 1943 در استانبول در مطبعه وزارت معارف دولت ترکیه در کمال نفاست و دقت و صحت بطبع رسیده و کار چاپ ذیلهای آن در جریان است .
    برای آنکه معرفت خوانندگان ما به احوال کتاب کشف الظنون و مولف آن و کیفیت این چاپ جدید و ذیلهای آن بیشتر شود مقدمه ای را که طابعین آن نوشته اند ذیلاً خلاصه میکنیم . نویسندگان مقدمه این چاپ جدید پس از ذکر مقدماتی در باب کتبی که مسلمین دراقسام علوم و اسامی مصنفین به عربی تالیف کرده اند چنین می نویسند:
    «حاجی خلیفه مدت بیست سال به کار نوشتن کتاب خود مشغول بود ودر این کتاب خود نزدیک به 15000 نام کتاب و رساله وقریب به 9500 اسم مولف را گرد آورده و در باب سیصدعلم و فن سخن رانده است . چون مسوده خود را بانجام رساند و بر علما عرضه داشت همه آن را کاملاً پسندیدندو او را بر آن داشتند که کتاب را از سواد ببیاض آردو او به این کار مشغول شد ولی چون بحرف دال و بکلمه «دروس » رسید مرگش فرارسید و از این ماده تا آخر کتاب همچنان پاکنویس نشده ماند و به دست شاگرد مولف یعنی جاراللّه ولی الدین افندی که کتابخانه ای داشت افتاد و او آن را در کتابخانه خود حفظ کرد چنانکه همچنان امروز باقی است و اگر کسی امروز قسمتی را که تا کلمه دروس پاکنویس شده با این بقیه که بحالت سواد است ضمیمه کند یک دوره کتاب کشف الظنون کامل به خط مصنف اصلی خواهد دید و دو صفحه که در این چاپ عکس آنها به دست داده شده یکی از قسمت پاکنویس شده است دیگری از قسمت مسوده و هردو چنانکه گفتیم به خط مولف اصلی است و از ملاحظه همانها مطالعه کننده در خواهد یافت که ما در استخراج صحیح عبارت از این سطور و حروف مسوده که بسیار درهم و برهم است چقدر رنج برده و تا چه حددقت بخرج داده ایم .
    امری که باید خاطر خوانندگان را به آن متوجه سازیم اینکه از اصل کتاب اوراقی در ماده علم الفقه و اسامی کتبی که در این رشته تالیف شده افتاده بود و فلوگل در چاپ اول برای رفع این نقیصه عین عبارت کتاب مفتاح السعاده را در این خصوص در طبع خود گنجانده و در دو چاپ مصر و استانبول هم همین کار را نموده اند لیکن خوشبختانه ما این اوراق افتاده را بین کتابهای شیخ علامه اسماعیل صائب سنجر مرحوم به دست آوردیم و آن را بتمامی در جای خود گذاشتیم ، جاراللّه ولی الدین افندی مذکور در پشت نسخه مسوده ای که تحت شماره 1619 در کتابخانه او باقی است چنین نوشته : بدان که این کتاب موسوم است بکشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون تالیف استاد من حاجی خلیفه مشهور بکاتب چلبی استانبولی که پس از تالیف کتاب تا آخر فقط قسمتی را که بماده «دروس »میرسد پاکنویس کرد و در سال 1067 برحمت ایزدی پیوست و کتاب از آن ماده تا آخر همچنان بحال سواد ماند سپس شش تن بقیه را پاکنویس کردند لیکن این پاکنویس چنانکه باید صورت نگرفته است و آن مسوده که بخط مولف است در این جلد باقی است رحمه اللّه تعالی و من قسمت پاکنویس شده را تا کلمه دروس در یک جلد کامل در قسطنطنیه دیده ام و موجود است . کشف الظنون را استاد متبحر ما سیدحسین عباسی بنهانی حلبی که بعد از 1095 در حلب مرده از جهت عبارت مختصر کرده ولی اسامی زیادی بر آن افزوده ... و این کتاب اختصار بنهانی بتمامه در کتابخانه یگی جامع استنبول تحت شماره 815 موجود است و آن را مولف خود التذکار جامعالاًّثار نامیده ».
    طابعین پس از آن گویند که کسانی در پاکنویس کردن مسوده مولف رنج برده اند از عهده این کار پر زحمت برنیامده و چنانکه جاراللّه و بنهانی اشاره کرده اند چنانکه باید شایستگی این عمل را نداشته اند بعلاوه حواشی بسیار مفید مولف و مطالبی که او خود از کتب دیگران نقل کرده از قلم انداخته اند ولی ما جمیع این حواشی و نقلها را با کمال دقت و جهد در ضبط آورده و هیچ نکته را نینداخته ایم .
    کشف الظنون چندین ذیل دارد: اول کسی که بر آن ذیلی نوشته عزتی افندی معروف به دشنه زاده است که در 1092 فوت کرده و ذیل او از سواد به بیاض نیامده بعد از او جیارشیخی ابراهیم افندی (متوفی 1092) سپس احمد طاهرافندی معروف به حنیف زاده (متوفی 1217) ذیلی بر آن نوشته شامل قریب 5000اسم بنام آثار نو. از کسانی دیگر که بر کشف الظنون ذیل نوشته اند یکی نیز شیخ الاسلام عارف حکمت بک (متوفی 1275) است ولی این ذیل فقط تا حرف جیم به انجام رسیده . یکی از جامعترین ذیلهای کشف الظنون کتاب «ایضاح المکنون فی الذیل علی کشف الظنون » است تالیف مرحوم اسماعیل پاشای بغدادی که از صاحب منصبان متقاعد دائره پلیس استنبول بود و در 1339 فوت کرده و اسماعیل پاشا مدت سی سال متوالی به این کار مشغول بود و با کتب چاپ قریب 19000 کتاب بر اسامی کتب کشف الظنون افزوده و او مولف کتاب دیگری است به اسم «هدیة العارفین فی اسماالمولفین و آثار المصنفین » در دو جلد مشتمل براحوال مولفین از صدر اسلام ببعد با اسامی و کنیه ها و نام مولفات ایشان و استاد ما علامه مرحوم اسماعیل صائب سنجر مدیر کتابخانه عمومی در آستانه و معلم جامع بایزید ثانی نیز ذیلی بر آن نوشته .
    دولت ترکیه چنین تصمیم گرفته است که کشف الظنون را از روی خط مولف بحذف اضافات و رسائلی که جزء آن نیست طبع کند و ذیلهای آن را هم بعد بر آن ضمیمه سازد. ذیل اسماعیل پاشا نزد افراد خاندان او بود و دولت آن را با کتاب هدیة العارفین از ایشان خرید و ذیل اسماعیل صائب سنجر را نیز دو سال قبل از خود او ابتیاع نمود و ذیل شیخ الاسلام عارف حکمت بک در تصرف دولت بود جلد اول را به اشتراک استاد خود مرحوم اسماعیل صائب سنجر چنانکه من و همکارم بای رفعت بیکله کلیسی در مقدمه نوشته ایم شروع کردیم لیکن استاد ما در این اثنا بجوار رحمت حق رفت ... سه ذیل را که نام بردیم پس از طبع تمام کتاب بچاپ خواهیم رساند».
    محمد شرف الدین بالتقایا از مدرسین مدرسه ادبیات استنبول . اما باز جای افسوس است که طابعین این چاپ جدید فهرست های اعلام و نام مولفین را که فلوگل برای چاپ اول ترتیب داده حذف کرده و مثل این است که این کار را بیفایده شمرده اند... (مجله یادگار سال اول شماره 10 صص 72 - 75). نیز رجوع شود به کلمه حاج خلیفه و ریحانة الادب ج 3 ص 332.
    کاتب واقدی
    محمدبن سعد. رجوع به ابن سعد ابوعبداللّه ... در همین لغت نامه و ریحانة الادب ج 3 ص 334 شود.
    کاتاانی
    نام ولایتی در کیلیکیه : اردشیر امر کرد «داتام » قوه خود را علیه آس ْپیس والی کاتااُنی به کار برد والی مزبور نظر به اینکه ایالت او دارای معابر تنگ و جنگلهای زیاد بود و با قوّه کم میتوانست در مقابل لشکر زیاد پافشارد یاغی شده مالیاتی را که برای دربار حمل میکردند ضبط کرده بود. (ایران باستان ج 2 ص 1143).
    کاتب اصفهانی
    محمدبن صفی الدین ابی الفرج محمدبن نفیس الدین ابی الرجاء حامدبن محمدبن عبداللّه بن علی بن محمود اصفهانی مکنی به ابوعبداللّه و ملقب به کاتب و معروف به کاتب اصفهانی و عماد کاتب و ابن اخی العزیز. از اکابر فقها و ادبای شافعیه اواخر قرن ششم هجرت که در سال پانصد و نوزدهم هجرت در اصفهان تولد یافته و در بغداد نشو و نما کرده و در مدرسه نظامیه آنجا فقه و حدیث و ادبیات را فراگرفته ، پس به بلاد متفرقه مسافرتها کرده و عاقبت در شام به وزارت صلاح الدین ایوبی نایل گردیده تا در روز دوشنبه اول رمضان سال پانصد و نود و هفتم هجرت در دمشق درگذشته و در مقابر صوفیه مدفون شد، و از تالیفات او است :
    1 - البرق الشامی در تاریخ و هفت مجلد است .
    2 - خریدةالقصر و جریدة اهل العصر که مشهور است و شامل شرح حال و آثار بعضی از ادبا و شعرای قرن ششم هجرت میباشد.
    3- دیوان دوبیت (رباعی ) که کوچک است .
    4 - دیوان الرسائل .
    5 -دیوان شعر که چهار مجلد است .
    6 - زبدةالنصرة و نخبةالعصرة که ملخص کتاب نصرةالفتره مذکور در ذیل است و در پاریس و لیدن چاپ شده .
    7 - العتبی و العقبی که عتبی الزمان نیز گویند.
    8 - الفتح القسی فی الفتح القدسی که در مصر و لیدن چاپ شده و این کتاب را بعد از تالیف بنظر قاضی فاضل رسانده و او نیز به تبدیل نام اصلی آن کتاب (القدح القسی فی الفتح القدسی ) که خود عمادالدین بدان موسومش داشته بوده امر کرد که به همین اسم فتح القسی اش مسمی دارد.
    9 - القدح القسی که مذکور شده .
    10 - نحلةالرحلة.
    11 - نصرةالفترةو عصرةالقطره در تاریخ سلجوقیان و وزراء و اکابر آن دولت و ظهور ترک بوده کتاب زبدةالنصرة مذکور فوق نیز ملخص همین کتاب است ; و از اشعار عمادالدین است :
    اقنع ولاتطمع فان الغنی
    کماله فی عزة النفس
    فانه ینقص بدرالدجی
    لاخده الضوء من الشمس

    (ریحانة الادب ج 3 ص 330 و صص 128-129).

    کاتب خراسانی
    محمدبن عثمان . نوشته اند که معاصر حکیم عنصری بلخی و شاگرد ابوالفرج سگزی بوده و غالباً به خمول میل مینموده زیاده از حالش اطلاعی نیست . ازوست :
    من قصایده :
    ای دوست عاشق از بر تو زار میرود
    دل پر زرنج و حسرت و تیمار میرود
    بی یار و دل منم خنک آنکس که در جهان
    با دل همی خرامد و با یار میرود
    خوبی همه بمجلس تو آید ای عجب
    آری سزا بنزد سزاوار میرود
    من تغزّلاته :
    حلقه حلقه مشک دارد بر کنار ارغوان
    توده توده لاله کارد بر کنار ضیمران
    تیره گشت از خدّ او ماه دو هفته بر فلک
    طیره گشت از قدّ او سرو سهی در بوستان
    گه سخن گوید بمجلس چون عطاردبیدهن
    گه کمربندد به میدان همچو جوزا بی میان
    جز زنخدانش شنیدستی ز سیم ساده گوی
    غیر زلفش دیده ای از مشک سوده صولجان .
    پوشیده نماناد این چند بیت از این تغزّل بنام دیگری نیز مذکور و مسطوراست ولی در تذکره درویش حسین نوری کاشانی بنام وی دیده شد و با وجود شبهه ثبت گردید العلم عنداللّه . (مجمعالفصحاء ج 1 ص 485). چنین شخصی در لباب الالباب و تذکره دولتشاه یاد نشده ، و ظاهراً هویت او با محمدبن عثمان عتبی کاتب (لباب الالباب ج 2 ص 287) معاصر بهرامشاه خلط شده است .
    کاتب وحی
    هر یک از نویسندگان رسول (ص ) که آیات قرآنی نازله به رسول را می نوشتند. در تجارب السلف نام این نویسندگان چنین آمده : رسول (ص ) را ده کاتب بود. بعضی وحی می نوشتند و بعضی حساب صدقات و بردگان که از غزوات آوردندی : اول عثمان بن عفان ، دویم علی بن ابیطالب ، سیم خالدبن سعیدبن العاص ، چهارم برادرش ابان بن سعید، پنجم العلابن الحضرمی ، ششم ابی بن کعب ، هفتم زیدبن ثابت ، هشتم عبداللّه بن سعد، نهم معاویه ، دهم حنظله اسیدی . (تجارب السلف ص 6):
    بپیش کاتب وحیش دوات دار خرد
    به فرق حاجب بارش نثار بار خدا.

    خاقانی .

    کاتاانیی
    منسوب به کاتاانی از پس آنها سپاهیان فریگیه و کاتاانییان حرکت میکردند و در صفوف آخری پارتیها، که اکنون در پارت مسکن دارند. (ایران باستان ج 2 ص 1381).
    کاتب الخلیفه
    در اصطلاح درایه از الفاظ ذم ّ و قدح است .
    کاتب خوارزمی
    محمدبن عباس معروف به ابوبکر خوارزمی . رجوع به ابوبکر خوارزمی در همین لغت نامه و ریحانة الادب ج 3 ص 333 شود.
    کاتبی
    نوعی از جامه که آستین آن کوتاه باشد و نیمه آستین و زنجیره از آن است . (آنندراج ). نوعی از جامه آستین کوتاه . (ناظم الاطباء).
    کاتابولیسم
    مجموعه پدیده های تغییرمواد غذائی در فردی زنده . دکتر علی کاتوزیان در «فیزیولوژی » نویسد: تغذیه حقیقی عبارت از تبادلاتی است که بین محیط داخلی و نسوج بدن صورت میگیرد. از طرفی سلولها مواد غذائی را از خون گرفته و برای اعمال حیاتی و نمو خود مصرف مینمایند و ازطرف دیگر مواد سوخته و زائد را بخون میریزند. به عبارت دیگر تغذیه دارای دو مرحله است : در مرحله اول سلولها مواد غذائی را جذب کرده و آنها را به صورت مواد شیمیائی ترکیبی خوددرآورده و جزء ساختمان پروتوپلاسم خود ذخیره میکنند این مرحله را که در آن اعمال سنتز و ساختمانی صورت میگیرد آنابولیسم یا همانندی مینامند. در مرحله ثانی که به کاتابولیسم موسوم است ، سلولها مواد پروتوپلاسمی خود را تجزیه کرده و سوزانیده و فضولات حاصله را به محیط داخلی دفع می کنند. (از فیزیولوژی ج 1 ص 243).
    کاتب الدرج
    رجوع به کاتب درج شود.
    کاتب درج
    کاتب الدرج . نویسنده ای را گویند که شغل او فقط نوشتن احکام بر روی کاغذی است که آن را درج گویند. (دزی ج 1 ص 431): وکتب للکامل بن العادل القاضی امین الدین سلیمان المعروف بکاتب الدرج الی ان توفی ّ. (صبح الاعشی ج 1 ص 97).
    کاتبی انقروی
    ناظم محمدبن ولی بن رضی الدین . رجوع به انقروی شود.
    کاتابولیک
    مربوط و متعلق به کاتابولیسم . دکتر خبیری در کتاب وراثت نویسد: بالا رفتن درجه حرارت که مصرف انرژتیک ماده زنده را زیاد میکند یعنی بر کیفیات کاتابولیک افزوده میشود برای تشکیل غده های تناسلی نر مساعد میباشد. پائین رفتن درجه حرارت در حالی که مصرف انرژی را کم میکند و کیفیات آنابولیک را زیاد میکند سیر تغییر یاخته های ژرمینال را به طرف ماده شدن که قادر به ذخیره کردن ماده غذائی است مساعد میسازد.(بیولوژی «وراثت » تالیف دکتر عزت اللّه خبیری ص 259).