جستجو

واجدا کردن
جدا کردن . مشخص نمودن . علیحده کردن . واجده کردن . (ناظم الاطباء).
واچرتیدن
ناگهان حیرت کردن . از حال چرت ناگهان بیرون شدن . مقابل چرتیدن . رجوع به «وا» و چرت و چرتیدن شود.
واحد بالاتصال
واحد شخصی که به اجزاء مقداریه متشابه منقسم شود واحد بالاتصال گفته میشود. شیخ الرئیس گوید واحد بالاتصال امری است که از جهتی واحد بالفعل بود و از جهتی حاوی کثرت باشد. آخوند ملاصدرا گوید واحد بالاتصال امری است که به اجزائی منقسم شود که همه آنها در حقیقت متحد باشند. (از فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی سجادی ).
واحد سطح
واحدی است که برای اندازه گیری سطح اجسام به کار میرود. واحدسطح در دستگاه .S.T.M و .S.K.M متر مربع است . و آن مربعی است که ابعاد آن یک متر باشد. رجوع به متر مربع شود. اضعاف آن که در عمل به عنوان واحد سطح به کار میروند با نشانه های بین المللی آنها عبارتند از: دکامتر مربع (2mad) که برابر با 100 متر مربع است . به دکامتر مربع و متر مربع رجوع شود. هکتومتر مربع (2mh) که برابر 10000 متر مربع است . رجوع به هکتومتر مربع شود. کیلومتر مربع (2mk) برابر 1000000 (یک میلیون ) متر مربع است . رجوع به کیلومتر مربع شود. اجزای متر مربع که در عمل به عنوان واحدهای جداگانه ای به کار میروند با نشانه های بین المللی آنها عبارتند از:دسیمترمربع (2md) که برابر با 1100 متر مربع است . رجوع به دسیمتر مربع شود.
سانتیمتر مربع (2mc) که برابر است با110000 متر مربع. رجوع به سانتیمتر مربع شود. میلیمتر مربع (2mm) که برابر است با11000000 متر مربع. رجوع به میلیمتر مربع شود.
واحدهای سطح مربوط به زمین و نشانه های آنها عبارتند از: هکتار (ah) که برابر است با صد آر. رجوع به هکتار و آر شود. آر(a) که برابر است با صدمتر مربع رجوع به آر شود. سانتی آر(ac) که برابر است با 1100 آر یا یک متر مربع. رجوع به آر و مترمربع شود. واحد سطح در دستگاه .S.G.C سانتیمتر مربع (2mc) است . رجوع به سطح و سانتیمتر و سانتیمتر مربع شود. واحد سطح اکنون در ایران همان واحدهای سطح سلسله متری است .
واحد سطح در ایران قدیم پای مربع و ارش از واحدهای سطح در عصر ساسانی گریب بوده که بعد بدل به جریب شده و برای اندازه گیری زمین های زراعتی به کار میرفته است و آن را 2400 متر مربع نوشته اند. رجوع به ایران در زمان ساسانیان کریستنسن ص 490 و ایران باستان تالیف پیرنیا ص 206 شود. واحد اصلی اندازه گیری سطح در حکومت های اسلامی جریب بوده است . رجوع به جریب شود. اجزای جریب یکی قفیز است که با قفیزی که جزء پیمانه ها است تفاوت داشته و برابر110 جریب بوده است . (تاریخ مقیاسات و نقود در حکومت اسلامی . از انتشارات دانشسرای عالی ص 39). رجوع به قفیز شود. دیگر از اجزای جریب عشیر بوده که 110 قفیز بوده است . (تاریخ مقیاسات و نقود در حکومت اسلامی ص 40).
واحدهای سطح در انگلستان عبارتند از:
1- اینچ مربع که برابر است با 45/6 سانتیمتر مربع. رجوع به اینچ شود. 2- پای مربع که برابر است با 29/9 دسیمتر مربع. 3- یارد مربع که برابر است با 836/0 متر مربع. رجوع به یارد شود. 4- آکر که برابر است با 8/4046 متر مربع. 5- میل مربع ، رجوع به میل شود. واحدهای سطح در امریکا همان واحدهای انگلیسی هستند و عبارتند از اینچ مربع، پای مربع، یارد مربع و آکر.
واحدهای سطح در ترکیه عبارتند از:
1- واحدهای سطح سلسله متری . 2- پیک آرشین مربع که برابر است با 7577/0 متر مربع.
واحدهای سطح در چین عبارتند از:
1- واحدهای سطح سلسله متری . 2- پو که برابر است با 67/1 متر مربع. 3- فون که برابراست با 40 متر مربع. 4- کَن که برابر است با76/6 هکتار واحدهای سطح در حبشه همان واحدهای دستگاه متری (سلسله متری ) است .
واحدهای سطح در روسیه عبارتند از:
1- واحدهای سطح سلسله متری . 2- خط مربع که برابر است با 45/4 مترمربع. 3- بند شست مربع که برابر است با 45/6 سانتیمترمربع. 4- پای مربع روسی که برابر است با 0929/0 متر مربع. 5- آرشین مربع که برابر است با 5058/0 متر مربع. 6- ورست مربع که برابر است با 13806/1 کیلومتر مربع.
واحدهای سطح در ژاپن عبارتند از:
1- واحدهای سلسله متری . 2- بو یا تسوبو که برابر است با 306/3 متر مربع. 3- ری مربع که برابر است با 42/15 کیلومتر مربع.
واحدهای سطح در روم قدیم عبارتند از:
1- پای مربع که برابر است با 08/0 متر مربع. 2- اسکریبولوم که برابر است با 74/8 متر مربع. 3- آکتوس مینیموس که برابر است با 97/41 متر مربع. 4- کلیما که برابر است با78/314 متر مربع. و رجوع به کلیما شود. 5-آکتوس کوادراتوس که برابر است با 11/1259 متر مربع. 6- ژوژرم که برابر است با 21/2518 متر مربع. 7- سانتوریا که برابر است با 50 هکتار و 36 آر و 42 متر مربع. 8- سالتوس که برابر است با 201 هکتار و 45 آر و 70 متر مربع.
واحدهای سطح در فرانسه قدیم عبارتند از:
1- خط مربع که برابر است با 0509/0 سانتیمتر مربع. 2- بند شست مربع که برابر است با 372/7 سانتیمتر مربع. 3- پای مربع که برابر است با 105521/0 متر مربع. 4- تواز مربع که برابر است با 798744/3 متر مربع. 5- آرپان پاریسی که برابر است با 19/34 آر. 6- آرپان معمولی که برابر است با 21/42 آر. 7- آرپان دریاها و جنگلها که برابر است با 07/51 آر.
واحدهای سطح در کلده و آشور عبارت بوده اند از:
1- پای مربع که برابر است با 0105/0 متر مربع. رجوع به پا شود. 2- ارش مربع که برابر است با 292/0 متر مربع. 3- پلتر مربع برابر است با50/10 آر است . 4- استاد مربع که برابر است با 78/3 هکتار. 5- پرْش گاگار که برابر است با 08/136 هکتار. و رجوع به واحد طول در آشور و کلده شود.
واحد سطح در مصر قدیم پالم مربع و انگشت و ارش شاهی بوده است . رجوع به پالم و انگشت و ارش شاهی در ذیل واحد طول مصر قدیم شود.
واحدهای سطح در یونان قدیم عبارتند از:
1- پای مربع که برابر است با 0876/0 متر مربع. 2- آسن که برابر است با 76/8متر مربع. 3- پلتر مربع یا آرپان که برابر است با876 متر مربع. رجوع به واحد طول در یونان قدیم شود.
واحد سطح یهود در قدیم تسماد است که برابر است باسطح میدانی که یک جفت گاو در یک روز میتوانند شخم بزنند. رجوع به تسماد شود.
واجب عینی
فرض عین . آنچه بر هر کس واجب باشد. واجب به اعتبار فاعل آن دو قسم است : واجب عینی و واجب کفائی . واجب عینی برخلاف واجب کفائی چیزی است که بر همه و بر فرد فرد آحاد مکلفان واجب است مانند نماز، روزه . (از کشاف اصطلاحات الفنون ص 1447). رجوع به واجب و واجب کفائی و وجوب شود.
واچسبیدن
بازچسبیدن . ملصق گشتن .
  • به دست گرفتن . (ناظم الاطباء). و رجوع به «وا» و چسبیدن شود.
  • واحد بالاجتماع
    واحد بالترکیب . رجوع به واحد بالترکیب شود.
    واحد شتاب
    واحدی است که برای سنجش تغییرسرعت یا شتاب به کار میرود. واحد شتاب در دستگاه .S.T.M و .S.K.M متر بر ثانیه بر ثانیه یعنی بر ثانیه بقوه دواست و آن عبارت است از شتاب جسمی است که در حرکت متشابه التغییر بر سرعتش یک متر در هر ثانیه اضافه شود. رجوع به شتاب شود. واحد شتاب در دستگاه S.G.C سانتیمتر بر ثانیه بر ثانیه است و آن شتاب جسمی است که در حرکت متشابه التغییر در هر ثانیه یک سانتیمتر بر سرعتش افزوده شود.
    واجب فی العمل
    امری که برای ما لازم است به دلیلی که در آن شبهه است مانند خبر واحد. (از تعریفات جرجانی ). که قطعی الصدور نیست و در عین حال عمل به آن واجب است .
    واحد بالترکیب
    عبارت از امری است که متکثر بالفعل باشد و آن را واحد بالاجتماع نیز گویند و بدیهی است که وحدت آنها همان حالت و هیئت وحدانی اجتماعی است . و به طور کلی هر امری که به جهتی از جهات وحدت داشته باشد از آن لحاظ واحد است مثلا افراد متفق نوعی از نظر نوع واحدند و انواع مختلف که تحت یک جنس میباشند از لحاظ هم جنس بودن وحدت دارند. وحدت در واحد بالنوع را مماثلت و در جنس را مجانست و در کیف را مشهابهت و درکم را مساوات و در وضع را مطابقت و در اضافه را مناسبت خوانند. (از فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی سجادی ).
    واحد شدت جریان
    واحدی است که برای سنجش شدت جریان الکتریسیته به کار میرود و ازواحدهای الکتریکی است ، واحد شدت جریان آمپر است . رجوع به آمپر و شدت جریان شود. و از اضعاف آمپر کیلوآمپر (aK) است که به عنوان واحد جداگانه ای به کار میرود و برابر است با هزار آمپر. رجوع به آمپر شود. اجزای آمپر که خود واحدهای مستقلی هستند. با نشانه های بین المللی آنها عبارتند از: میلی آمپر (Am) که برابر با11000 آمپر است . رجوع به میلی آمپر و آمپر شود. میکروآمپر (Am) که برابر با11000000 آمپر است .
    واجده کردن
    جدا کردن . مشخص نمودن . علیحده کردن . جدا کردن . (ناظم الاطباء).
    واحد بالجنس
    انواعی که از یک جنس واحدند واحد بالجنس گفته میشوند زیرا مابه الاشتراک میان انواع مختلف جنس است . (از فرهنگ لغات واصطلاحات فلسفی سجادی ). و رجوع به وحدت و واحد شود.
    واحد شدت میدان مغناطیسی
    واحدی است که برای سنجش شدت میدان مغناطیسی به کار میرود. واحد شدت میدان مغناطیسی در دستگاه .S.G.C گوس است . رجوع به گوس و میدان مغناطیسی شود.
    واجب کفائی
    فرض کفایه . واجب شرعی به اعتبار فاعل آن دو قسم است : واجب کفائی و واجب عینی . واجب کفائی آن است که با فعل بعضی از مکلّفان منظور حاصل شود هر که باشد فرق نمیکند (عده مکلفان معین نیست ). مانند جهاد که منظور آن حراست مومنان و خوار کردن دشمن و اعلای کلمه حق است که این امر به وجود جهاد حاصل می گردد هر مجاهدی که باشد تفاوتی ندارد. بهرحال واجب کفائی آن است که واجب میشود بر جزء غیرمعینی یا بر کلی که اگر جزئی از آنها به تکلیف خویش عمل نمایند تکلیف از بقیه ساقط است . رجوع به واجب و واجب عینی و وجوب شود. (از کشاف اصطلاحات الفنون ص 1447).
    واحد بالطبع
    چند امر که بین آنهاپیوستگی طبیعی باشد مانند اعضای بدن انسان ، و به عبارت دیگر موجودی که بالفعل قابل قسمت باشد بطوری که اجزای آن از یکدیگر متمایز باشند ولی در عین حال عاملی موجب پیوستگی طبیعی آنها باشد آن اجزا واحد بالطبعند یعنی بالطبع با هم وحدت دارند. (از فرهنگ لغات واصطلاحات فلسفی سجادی ). و رجوع به وحدت و واحد شود.
    واحد طول
    واحدی است که برای سنجش طول اجسام به کار میرود. واحدطول در دستگاه .S.T.M متر است که یکی از سه واحد اساسی این دستگاه میباشد. رجوع به متر شود. اضعاف متر که در عمل به عنوان واحد طول به کار میروند عبارتند از: دکامتر (mD) که برابر10 متر است . رجوع به دکامتر شود. هکتومتر (mh) که برابر 100 متر است . کیلومتر (mk) که برابر 1000 متراست . رجوع به کیلومتر شود. میل دریایی که برابر 1825 متر است . رجوع به میل دریایی شود. مگامتر (mM) که برابر با یک میلیون متر است . رجوع به مگامتر شود.
    اجزای متر که بعنوان واحدهای کوچکتری به کار میروند با نشانه های بین المللی آنها عبارتند از: دسیمتر (md) که برابر 110 متر است . رجوع به دسیمتر شود. سانتیمتر (mc) که برابر 1100 متر است . رجوع به سانتیمتر شود. میلیمتر (mm) که برابر11000 متر است . رجوع به میلیمتر شود. میکرن m که برابر 11000000 متر است . رجوع به میکرن شود. یکهزارم میکرن که برابر11000000000 (یک میلیاردیم ) متر است .
    واحد طول در دستگاه .S.G.C سانتیمتر است . رجوع به سانتیمتر شود.
    واحدهای طولی در ایران کنونی علاوه بر واحدهای دستگاه متری عبارتند از: گز، ذرع ، وجب و فرسنگ. رجوع به این کلمات شود. واحدهای طول ایران قدیم عبارت بوده اند از: 1- پا که برابر است با 32/0 متر. رجوع به پا شود. 2- ارش که برابر است با 545/0 متر. رجوع به ارش شود.3- فرسنگ که برابر است با 4725 متر. رجوع به فرسنگ شود.
    واحد طول در حکومتهای اسلامی ذِراع بوده و اقسامی داشته است که هر یک دارای اندازه خاصی بوده اند. از آنجمله اند: ذراع القاضیة یا ذراع بازار، ذراع الیوسفیة، ذراع السوداء، ذراع الهاشمیة الکبری ، ذراع الهاشمیة الصغری ، ذراع العمریة، ذراع المیزانیة، ذراع الاسد المبسوطة. ذراع المقبوضة، ذراع الرشیدیة، ذراع مکسرة، ذراع الملک و ذراع مرسل . رجوع به ذراع شود و اجزای ذراع عبارت بوده اند از: 1- جو که برابر بوده است با 6 موی دم استر. رجوع به جو شود. 2- اصبع که برابر بوده است با 6 جو. ورجوع به اصبع شود. 3- قبضه که برابر بوده است با 6 اصبع. رجوع به قبضه شود. اضعاف ذراع در حکومت اسلامی عبارت بوده اند از: البار، القصبة، الاشل المیل ، فرسخ یا فرسنگ، برید و مرحله . رجوع به کلمات فوق شود.
    واحدهای طول که امروز در انگلستان به کار میروند از اینقرارند: اینچ به معنی بند شست و برابر با 54/2 سانتیمتر است . رجوع به اینچ شود. پا که برابر است با 3048/0متر. رجوع به پا شود. یارد که برابر است با 914399/0 متر. رجوع به یارد شود.فاتوم که برابر است با دو یارد. رجوع به یارد شود. راد که 5/5 یارد است . چین که 22 یارد است . فرلانگ که برابر با 220 یارد است . میل که برابر با 34/1609 متر است . رجوع به میل شود. میل دریایی که برابر با 1855 متر است . رجوع به میل شود.
    واحدهای طول که امروز در ایالات متحده آمریکا به کار میروند. عبارتند از: اینچ ، فاتوم ، یارد، میل .
    واحدهای طول که در حبشه به کار میروند از اینقرارند:
    ارش که برابر نیم متر است . رجوع به ارش شود. پیک که برابر با 69/0 متر است . متر.
    واحدهای طول مورد استعمال در چین عبارتند از:
    1- واحدهای طول سلسله متری . 2- چید که برابر است با 32/0 متر. رجوع به چید شود. 3- یینگ که برابر است با 100 چید.
    واحدهای طول مورد استعمال در ژاپن عبارتند از:
    1- واحدهای سلسله متری . 2- شاکو که برابر است با 303/0 متر. 3- کن که برابر است با 818/1 متر. 4- چو که برابر است با 60 کن . 5- ری که برابر است با 927/3 متر. واحدطول در ترکیه آرشین متری است که برابر با یک متر می باشد. واحدهای طول سلسله متری از 1920 در روسیه برای بعضی از سازمانها و از 1925 برای دیگر موسسات اجباری شده و پیش از آن و شاید اکنون علاوه بر آنها واحدهای زیر نیز به کار می رفته و می رود:
    1- بندشست که برابر است 0254/0متر. 2- ورشک که برابر است با 044/0 متر. 3- پا که برابر است با 304/0 متر. رجوع به پا شود. 4- آرشین که برابر است با 7112/0 متر. رجوع به آرشین شود. 5- ساژن که برابر است با سه آرشین یا 1336/2 متر. 6-ورست که برابر با 1500 آرشین یا 8/1666 متر. رجوع به ورست شود.
    واحدهای طول در روم قدیم عبارتند از:
    1- دیژیتوس که برابر است با 0185/0 متر. 2- پالموس که برابر است با 0739/0 متر. 3- پا که برابر است با 2957/0 متر. 4- ارش که برابر است با 4436/0 متر. رجوع به ارش شود. 5- گرادوس که برابر است با 739/0 متر. 6- گام یا قدم که برابر است با 479/1 متر. 7- پرتیکا که برابر است با 957/2. 8- آکتوس که برابر است با439/35 متر. 9- اِستاد که برابر است با 8125/184 متر. 10- میل که برابر است با 1478 متر. رجوع به میل شود.
    واحدهای طول در فرانسه قدیم عبارت بوده اند از: 1- خط که برابر است با 225/0 سانتیمتر. 2- بندشست که برابر است با 707/2 سانتیمتر و 12 خط. رجوع به بندشست شود. 3-پا که برابر است با 32484/0 متر و 12 بندشست . 4- تواز که برابر است با 6 پا و 94904/1 خط رجوع به تواز شود. 5- پرْش آرپان پاریسی که برابر است با 847/5 متر. 6- پرْش آرپان معمولی که برابر است با 496/6 متر. 7- لیو پستی که برابر است با 2000 تواز (سه کیلومتر و 898 متر).
    واحدهای طول در مصر قدیم عبارت بوده اند از: 1- پالم که برابر است با 075/0 متر. 2- انگشت که برابر است با 018/0 متر. رجوع به انگشت شود. 3- پا که برابر است با 026/0 متر. رجوع به پا شود. 4- ارش شاهی که برابر است با 525/0 متر.
    واحدهای طول در کلده و آشور عبارت بوده اند از: 1- انگشت که برابر است با 22/0 متر. 2- بند شست که برابر است با 027/0 متر. 3- پالم که برابر است با 090/0 متر. 4- امپان که برابر است با 27/0متر. 5- پا که برابر است با 324/0 متر. رجوع به پا شود. 6- ارش که برابر است با 54/0 متر. رجوع به ارش شود. 7- گام یا قدم که برابر است با 815/0 متر. 8- پلتر که برابر است با 4/32 متر. 9- اِستاد که برابر است با 4/194 متر. رجوع به اِستاد شود.
    واحدهای طول یهود در قدیم عبارت بوده اند از:
    1- داکتیلوس که برابر است با 0185/0 متر. 2- کندیلوس که برابر است با 037/0 متر. 3- پالسته که برابر است با 084/0 متر.4- پا که برابر است با 296/0 متر. 5- ارش که برابر است با 444/0 متر. 6- گام یا قدم که برابر است با 74/0 متر. 7- آسن که برابر است با 96/2 متر. 8- پلتر که برابر است با 6/29 متر. 9- اِستاد که برابر است با 60/177 متر.
    واحدهای طول یهود در قدیم عبارت بوده اند از:
    1- استبا که برابراست با 0218/0 متر. 2- تفاخ که برابر است با 0875/0 متر. 3- زرت که برابر است با 262/0 متر. 4- اماح که برابر است با 525/0 متر. 5- کانح که برابر است با 15/3 متر.
    واجب لذاته
    در برابرواجب لغیره ، موجودی که عدمش ممتنع است . چنان امتناعی که وجودش از دیگری نیست بلکه از نفس ذات اوست هرگاه وجوب وجود لذاته باشد واجب لذاته خوانده میشود و اگر لغیره باشد واجب لغیره نام دارد. (تعریفات جرجانی ). و رجوع به واجب بالذات و واجب الوجود لذاته شود.
    واحد بالعدد
    واحد بالعدد واحد شخصی است که در مقابل واحدجنسی و نوعی قرار دارد و عبارت از امری است که تصورآن مانع از شرکت در کثیر و حمل بر آن باشد و مبداء کثرات است یعنی امری است که از اجتماع متعدد آنها کثیر بوجود آید. (فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی سجادی ).
    واحد ظرفیت
    واحدی است که برای سنجش ظرفیت اشیاء به کار میرود واحد اصلی ظرفیت در دستگاه S.T.M لیتر (L) است و آن ظرفیت ظرفی است به حجم یک دسیمتر مکعب . رجوع به لیتر و دسی متر مکعب شود. اضعاف این واحد که خود بمنزله واحدهای دیگر به کار میروند با نشانه های بین المللی آنها عبارتند از: 1- دکالیتر (Lad) که برابر است با ده لیتر. 2- هکتولیتر (Lh) که برابر است با صد لیتر. اجزای واحد ظرفیت که در عمل به عنوان واحدهای جداگانه به کار میروند با نشانه های بین المللی آنها عبارتند از: 1- دسی لیتر(Ld) که برابر است با 110 لیتر. رجوع به لیتر شود. 2- سانتی لیتر(LC) 1100 است . 3- میلی لیتر (Lm) که برابر است با11000 لیتر.
    در دستگاه .S.T.M واحد دیگری هم برای ظرفیت به کارمیبرند به نام استر (ts) که برابر یک متر مکعب است . 110 استر را دسیستر (tsd) نامند که خود بعنوان واحد به کار می رود.