جستجو

ناقذ
نجات دهنده .
نامزدبازی
معاشرت و عشق ـ بازی در دوران نامزدی .
نایلکس
کیسه نایلونی ، ساک نایلونی .
نازک کار
در تداول بنایان ، آنکه گچ بدیوار مالد یا گل گچین و امثال آن سازد. بنائی که سفیدکاری و گچ بری کند. بنائی که تنها به گچ کاری پردازد. (یادداشت مولف ). مقابل سفت کار و کلفت کار.
ناقله
مؤنث ناقل .
ناممکن
ناشدنی . نشدنی . محال . ممتنع:
ناممکن است این سخن برابر
لفظی است این در میانه عام .

فرخی (دیوان ص 222).

نایلون
ماده قالب پذیر ساخته شده از ترکیبات پلی آمید مصنوعی با مولکول های درشت به صورت ورقه یا الیاف . این الیاف ورقه های دارای استحکام و قابلیت ارتجاع هستند.
ناموس کردن
تظاهر به زهد و تقوی '.
نایم
خوابیده .
نخل بسته
درخت مصنوعی که از موم و کاغذ و پارچه درست شده باشد.
نازک نی
یکی از دو استخوان تشکیل دهنده ساق پا.
ناک اوت
حالت بوکسوری که در اثر اصابت مشت های حریف به زمین افتد و داور از یک تا ده می شمارد که او برخیزد و او نمی تواند.
نامی شدن
معروف و مشهور شدن .
نباتات
جِ نبات ؛ گیاه ها، رستنی ها.
نخل بند
کسی که از موم یا کاغذ، درخت یا گل مصنوعی درست می کند.
ناکار
کسی که ضربه کاری خورده و صدمه شدید دیده باشد.
نامیه
مؤنث نامی ، قوه ای که موجب رشد و نمو می شود. ج . نوامی .
نخل بندی
غرس و نشاندن درخت خرما.
نازله
سختی زمانه ، بلای سخت ، مصیبت .
ناکام
نامراد. (برهان قاطع) (انجمن آرا). (از: نا (نفی ، سلب ) + کام ). (برهان قاطع چ معین ). ناکامیاب . ناکامروا.به کام نارسیده . آنکه بآرزوی خود نرسیده:
بدانجایگه رفت ناکام شاه
سر آمد بدو تخت و تاج و کلاه .

فردوسی .