جستجو

لیبل
برچسب .
لیلة المعراج
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی لیلة المعراج در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
لیبیدن
جویدن ، خاییدن .
لیلی و مجنون
1 ـ نام یکی از گوشه های همایون در موسیقی . 2 ـ نام دو تن از عشاق تاریخ .
لیمویی
منسوب به لیمو؛ رنگ زرد روشن .
لیتوگرافی
تهیه و کپی و مونتاژ فیلم و زینگ کارهای چاپی .
لیزر
1 ـ وسیله ای برای تولید پرتوهای نوری . 2 ـ پرتو باریک و پرقدرت نور تک رنگ که در اجسام مختلف نفوذ می کند و می تواند الماس را هم سوراخ کند و در پزشکی و صنعت کاربرد فراوان دارد.
لیس پس لیس
نوعی بازی که در آن بازیکنان در پشت خط معینی می ایستند، یکی سکه یا شیئی دیگر را به جلو پرتاب می کند و دیگران می کوشند شی ء خود را هرچه نزدیک تر به آن پرتاب کنند تا برنده شوند.
لیفتراک
نوعی چرثقیل برای بلند کردن و جابه جایی بارهای سنگین ، افرازه . (فره ).
لیقه
نخ ابریشم در هم پیچیده ای که در دوات می گذارند و مرکب را روی آن می ریزند.