صاحب السواک
لقب عبداللّه بن مسعود خادم رسول (ص ) است ، چه وی سِواک رسول (ص ) داشتی . رجوع به ابن مسعود و عبداللّه بن مسعود شود.
صاحب المصلی
شاید مقصود سجاده دار است: ثم وجه الامین الی المامون اربعة انفس و هم العباس بن موسی بن عیسی ... و صالح صاحب المصلی . (کامل ابن اثیر ج 6 ص 92). رقعه ای مشتمل بر امثال این مقال در قلم آورد و مصحوب عباس بن موسی بن عیسی و صالح بن عبدالملک صاحب مصلی ... نزد مامون فرستاد. (حبیب السیر چ تهران جزء سوم از ج 2 ص 90).
صاحب درد
دردمند. مصیبت زده . آنکه دردی دارد:
گر بود در ماتمی صد نوحه گر
آه صاحب درد را باشد اثر.
عطار.
صاحب سخن
سخن ور. ناطق. گوینده .
-امثال :
مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد .
رجوع به امثال و حکم شود.
صاحب الشامة
="line-height: 25px;">
متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی صاحب الشامة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.
برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
صاحب المعز
ممسک الاعنة. صورتی از صور فلکی . رجوع به ثوابت شود.
صاحب جمال
خوش صورت . خوشگل . زیبا. وجیه . خوبروی . حَسین . حَسینة: یکی را زنی صاحب جمال درگذشت . (گلستان ). حسن میمندی را گفتند: سلطان محمود چندین بنده صاحب جمال دارد که هر یک بدیع جهانی اند. (گلستان ). و خواهر صاحب جمال خود را به صومعه او بردند. (سعدی ).
کند جلوه طاوس صاحب جمال .
(بوستان ).
صاحب درنگ
صبور. شکیبا. متحمل:
دولتیی باید صاحب درنگ
کز قدری بار نیاید به تنگ.
نظامی .
صاحب سر
رازدار. رازنگهدار. محرم اسرار: در مجلس شراب به ابوالفتح حامی که صاحب سرّ وی بود بگفت ... (تاریخ بیهقی ص 320).
سریر عرش را نعلین او تاج
امین وحی و صاحب سرّ معراج .
نظامی .
صاحب جمع
مامور جمعآوری مالیات در دوره مغول . ج ، صاحب جمعان: تا رعایا آن را بدو قسط باده و نیم و حق خزانه با صاحب جمعی که در هر ولایت منصوب گشته میرسانند. (تاریخ غازان خانی ص 264).
در روزگار صفویه صاحب جمع کسی را می گفتند که مسوول ضبط و تحویل نوعی از اموال دیوانی بود چون : صاحب جمع خزانه ، صاحب جمع جباخانه ، صاحب جمع قیچاچی خانه (خیاطخانه سلطنتی )، صاحب جمع میوه خانه ، صاحب جمع غانات ، صاحب جمع آبدارخانه ، صاحب جمع شترخان ، صاحب جمع قهوه خانه ، صاحب جمع رکابخانه ، صاحب جمع مشعلخانه و نقاره خانه ، صاحب جمع انبار، صاحب جمع اصطبل ، صاحب جمع شربت خانه . (تذکرةالملوک چ مینورسکی صص 45 - 52).
صاحب دعوت
ابومسلم خراسانی:و اخبار ابومسلم صاحب دعوت عباسیان و طاهر ذوالیمینین و نصر احمد سامانی بسیار خوانده اند. (تاریخ بیهقی ص 387). و رجوع به صاحب الدعوة و ابومسلم مروزی شود.
صاحب سری
رازداری . محرمیت اسرار:
به دامن پاکی دین پرورانت
به صاحب سرّی پیغمبرانت .
نظامی .
صاحب المنطق
لقب ارسطو: ویوکد ذلک قول صاحب المنطق فانه زعم فی کتاب الحیوان ... (البیان و التبیین ج 3 ص 67). رجوع به ارسطو شود.
صاحب جوزا
کوکب عطارد را گویند، چه برج جوزا خانه اوست . (برهان قاطع). عطارد، چرا که جوزا خانه عطارد است . (غیاث اللغات ). رجوع به عطارد شود.
صاحب سریر
پادشاه . خداوند تخت:
گروهیش خوانند صاحب سریر
ولایت ستان بلکه آفاقگیر.
نظامی .