جستجو

ساآداة
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی ساآداة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
سائسه
تانیث سائس . رجوع به سائس شود.
سائوتیاگو
جزیره ای است کوهستانی به مساحت 1026 هزارگز مربع در جنوب شرقی مجمع الجزایر پرتغالی در دماغه سبز که آن را سانتیاگو و سن ژاک نیز نامند. اراضی این جزیره جز در دشتهای پست ناسالم است و قابل کشت و زرع نیست . در ساحل جنوب شرقی آن شهر ویلادوپارائیا کرسی مجمع الجزایر قرار دارد.
ساباره
شهر کوچکی است در برزیل ، در ایالت میناس گرائس و در محل تلاقی دو رودخانه ساباره و ریوداس ولاس .در رودخانه ساباره ذرات طلا هست که استخراج میشود.
ساآردام
یکی از شهرهای هلند است که آن را بزبان هلندی زاآندام نامند. شهری است در 13 هزارگزی نهر زاآن بامناظر زیبا و خانه های چوبی سبز رنگ. و تجارت چوب و ماهیگیری و کشتی سازی آن اهمیت دارد. نام این شهر در زبانهای اروپائی مسکن تزار معنی دهد و این تسمیه از آنجاست که پطرکبیر در عنفوان جوانی مدتی با نام مستعار میخائیلف و در لباس کارگری برای فراگرفتن فن کشتی سازی در این شهر اقامت داشت و امروز مقر او را نشان میدهند.
سائسین
ج ِ سائس ، در حالت نصبی و جری . رجوع به سائس شود.
سااولک
تنگ... مکانی است در کوههای بختیاری که بارون دوبُد بسال 1841 م . در آنجا حجاریهائی یافته و بعضی محققان آنرا مربوط به عصر اشکانیان میدانند. (ایران باستان ج 3 ص 2694).
ساباریس
نام پسر پادشاه ارمنستان معاصرکورش کبیر است . رجوع به ایران باستان ج 1 ص 310 شود.
ساآلفلد
زالفلد. قصبه ای است در شرق آلمان در استان ساگس منینگن در کنار رودخانه ساآله . صنایع نساجی و توتون سازی و شیمیائی آن مهم است و در حوالی آن معادن آهن وجود دارد. و نیز کلیسای زیبائی بسبک رومیان از آثار قرن سیزدهم در این شهر باقی است . در 10 اکتبر 1806 م فرانسویان در این شهر بر پروسیان غلبه یافتند و شاهزاده لوئی دوپروس در همان حادثه کشته شد.
سائع
بیکار و مهمل . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
سائون
رودخانه بزرگی است در شمال شرقی و مشرق فرانسه که از 24 هزارگزی اپینال در ارتفاعات فوسی ّ سرچشمه میگیرد و بسوی جنوب جریان می یابد. از جانب چپ آن سیلهای ایالت وژ و از جانب راست رودخانه های کوچک فلات لانگر و ساحل طلا به آن می پیوندند. سپس با جریان آبهای ژورا و دوبس مضاعف میشود و پس از سیراب کردن دشتها و چندین شهر و قصبه به اسامی : گری ، اوکسون ، شالون ، ماکون ، در لیون با رودخانه رن یکی میشود. در تابستان هنگامی که آب سائون بعلت بارانها بحداکثر بالا میرود و آب رن بعلت نبودن برف و یخ بحداقل میرسد، آب این دو رودخانه هم سطح میگردد. مجرای سائون 482 هزارگز است و بارها طغیان آن صدماتی بشهر لیون زده است .
ساباس
نام یکی از فرمانروایان محلی هند است که پس از تسخیر آن دیار بدست اسکندر بر ضد مقدونیها قیام کرد. نام او را سابوس نیز نوشته اند.رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1843 و 1851 و 1852 شود.
ساآله
زاله . ساآله ساکسون رودخانه ای است در آلمان که از کوه فیختلگبرگ در باویر سرچشمه میگیرد و پس از سیراب کردن نواحی هوف سالفلد، رودواشتاد ، اینا ، نومبورگ ،بطرف اونستروت میرود و پس از سیراب کردن مرسبورگ، الستربلانش ، لیپزیک ، هال ، برنبورگ ، کالب و پس از طی 400 هزارگز در ساحل چپ برودخانه الب میریزد.
سائغ
گوارنده . گوارا. خوش . خوش آیند. (دهار) (غیاث ) (آنندراج ). عذب ، سیغ. که به گلو آسان شود. آسان به گلوشونده . (شرح قاموس ): نعمت حق سبحانه ... در بازمانده امیر ماضی سائغ و ضافیةاللباس است . (ترجمه تاریخ یمینی ص 460).
  • گوارنده شراب . (ترجمان علامه جرجانی ).
  • جایز. روا.
  • سائون -و-لوار
    یکی از ایالات شرقی فرانسه است که چون دو رودخانه سائون و لوار آن را مشروب میکند این نام را یافته است . از شمال به ساحل طلا، از مشرق به ژوراواِن ، از جنوب به رون و لوار، از مغرب به آلیه و نیور محدود است . مساحت آن 8826 هزارگز مربع است . بچهار شهرستان...
    ساباسس
    نام سردار ایران و والی مصر است که در جنگ اسکندر با داریوش سوم در ایسوس بسال 333 ق.م کشته شد. نام او را مورخان تازیاسِس نیز نوشته اند. رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1310 شود.
    ساآنه
    رودخانه ای است در سویس که فرانسویان آن را سارین و آلمانیها زانه نامند و آن از درّه منجمد سانتز در ناحیه برن سرچشمه میگیرد و از نواحی وود و فریبورگ میگذرد و در ساحل چپ رودخانه آر به آن میپیوندد. مجرای زانه 125 هزارگز طول دارد و درناحیه فریبورگ پل معلق زیبائی بر روی آن بسته اند.
    سائف
    شمشیردار. (دهار). مرد با شمشیر.
  • مرد زننده بشمشیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، سوائف .
  • سائی
    نوعی از میمونهای آمریکای جنوبی است که در کلمبیا و گویان و برزیل و پاراگوئه پراکنده است . موی سر این حیوان زبر و کوتاه است و بر روی پیشانی آن بصورت شبکلاه سیاهی درمی آید.
    ساباط
    پوشش رهگذر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). بالائی که زیر آن راه بود. (مهذب الاسماء). پوشش و سقف . پوشش بازار. سقف میان دو دیوار که زیر آن راه بود. ج ، سوابیط و ساباطات .
  • راهگذری میان دو خانه که از آنجا از خانه ای بخانه دیگر عبور کنند. (اقرب الموارد). در لهجه لارستانی طاقی که در معابر و بین کوچه ها از طرف نیکوکاران ساخته میشود. (فرهنگ لارستانی ). دالان . دهلیز. مابین دروازه و اندرون سرا: دیلمان در عراق فساد و ظلم و بدعت آشکارا کرده اند، و بر راهگذرها ساباطها کرده اند و زن و فرزند مسلمانان را به تغلب در سرای می برند و با ایشان فساد میکنند و چندانک خواهند میدارند و بمراد خویش رها کنند. (سیاستنامه چ کتابفروشی طهوری ص 67). [ امیر اسماعیل سامانی ] هرروز که باران و برف آمدی ساباطی بود بر در سرای وی ببخارا. آنجا بر در دکان بنشستی از دو طرف روز. (تاریخ بیهق ص 69). رنود کارد و ساقاط کشیدند و خون خلقی از منتمیان درگاه بهر کوی و ساباط بر زمین (زمخشری ).سایه گاه . پناهگاه . سایبانی که بالای دیوار میسازند تا درختانی را که کنار دیوار کاشته اند حفظ کنند.
  • (بلهجه قدیم قمی ) نهری که بر هر دو طرف آن میانه (؟ ) نشانده باشند اعم از آنکه معرّش (دارای چوب بست ) باشد یا غیر معرّش و بزبان قمی ساباط گویند... غیر ساباط باصطلاح اهل قم کرمی که آن را مطبق گویندمثل باغات و کروم قم . رجوع به تاریخ قم ص 107 شود.