جستجو

راتب خوار
وظیفه خوار. (آنندراج ):
هر که راتب خوار خورشید است خالی چون شود
با ولی نعمت مقابل دولتش گردد تمام .

جمال الدین سلمان .

راتی
عالم خدائی . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). عالم خدای . (آنندراج ).
راجبة
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی راجبة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
راجکری
قلعه ای است در هندوستان نزدیک کشمیر. (تحقیق ماللهند ص 100 و 101).
راتیانج
صمغ صنوبر است که بنفسه مثل سایر صموغ منجمد میگردد یا به آتش طبخ یافته منعقد شود و ثانی را بیونانی فلفونیا نامند و سیال غیرمنجمد او زفت رطب است در آخر سیم گرم و خشک و قسم آتش دیده او گرمتر از قسم اول و آشامیدن نیم مثقال او با زرده تخم مرغ نیمبرشت و بدستور با آب طبیخ سبوس گندم جهت سرفه و ربو و جراحة رطبه شش و مضغ او جهت سرفه رطوبی و جذاب فضول دماغ و ضماد او جهت التیام جراحات و ازاله حکه و جرب و خشونات جلد و با گلنار جهت فتق رگها و نواصیر و با تخم کتان بالسویه جهت رفع ثآلیل و بواسیر مجرب و جهت شقاق کعب و کجی ناخن موثر و کشیدن او مانندتنباکو روز اول یکدفعه و روز دوم سه دفعه و در سیم 3 بار جهت سرفه و ربو و قرحه شش عجیب الفعل است و بعضی گفته اند که چون با زرنیخ و پیه بز سرشته بخور کنند اثرش قویتر میشود و مولف تذکره گوید که چون راتیانج را با مثل او رهج الغار و نصف وزن او فلفل با روغن بادام طبخ داده ضماد نمایند در ساعت دانه بواسیر را ساقط کند با الم شدید و تدارک آن بسفیده تخم مرغ و سفیداب و بخوردن شیر تازه باید نمود و گویند طلای راتیانج مفرداً در ابدان نرم باعث ورم و درد میشود و بخور او که بپارچه آلوده در آفتاب خشک کرده باشند جهت زکام بارد و تب ربع سریعالاثر است و قسم مطبوخ او در اصلاح شعر ذروراً موثر است . (تحفه حکیم مومن ).
راجپوت
از قبایل معروف هند میباشد. این قبایل از نیمه دوم قرن هشتم مسیحی در تاریخ هندوستان ظاهر میشوند. آنها بتدریج در هند شمالی و یک قسمت از فلات دکن انتشار یافتند بعضی ایشان را از نژاد هون دانسته اند که اواخر عصر گپتاها به هندوستان تاخته اند. بعضی دیگر آنان را شاخه ای از قبائل بدوی بومی میشمارند که تدریجاًرشد و نمو کرده بالاخره در هند خانواده های سلطنتی بوجود آورده اند و غالباً با یکدیگر بجنگ و نزاع میپرداختند. از قرن هشتم تا آخر قرن دهم تاریخ هند مشحون بذکر سلاطین راجپوت است و شهر قنوج از مراکز تمدن آن زمان است و در این دوره اگرچه غازیان عرب در 712 م . سغد و مولتان را تسخیر کردند ولی برقوای راجپوت غلبه قطعی نیافتند. هجوم لشکر عرب در همان نواحی متوقف گردید. سردار لشکر عرب محمدبن قاسم ثقفی سند را تسخیرکرد و درآن ناحیه یک سلطنت اسلامی تاسیس شد که چند قرن باقی ماند ولی از ریگزارهای سند تجاوز نکرد و به داخله هندوستان نفوذی نیافت . (از سرزمین هند ص 25).
راپرت
گزارش .
  • شرح . وصف . نقل . روایت . حکایت . داستان . قصه . بیان . (فرهنگ فرانسه به فارسی نفیسی ).
  • خبر و اخبار. (ناظم الاطباء).
  • راتبه خوار
    وظیفه خوار. (آنندراج ). رجوع به راتب خوار شود.
    راتیانه
    راتیان و راتیا. راتیانج . صمغ درخت کاج . (شعوری ج 2 ورق 14). رجوع به راتیانج شود.
    راجپوتانا
    راجپوتانه . ناحیه ای است در شمال غربی هندوستان در جنوب پنجاب که تا منطقه متصرفی دولت راجستان گسترده میشود و مابین پنجاب و ولایتهای شمال غربی ملواء، گجرات ، سند، بهاوالپور واقع است .
    راپرت دادن
    گزارش دادن . (لاروس فرانسه ).
  • شرح دادن . وصف کردن .نقل کردن . روایت کردن . حکایت کردن . داستان گفتن . قصه گفتن . بیان کردن . (فرهنگ فرانسه به فارسی نفیسی ). اخبار کردن .
  • خبر دادن . (ناظم الاطباء).
  • راتیبور
    قصبه ای است در جنوب شرقی پروس در ناحیه سیلزی در ولایت «اویلن » و در 68هزارگزی جنوب شرقی «اوپلن » در ساحل چپ رودخانه «اُدِر» و درکنار راه آهن . و کارخانه های سیگار و شکر و انفیه و کاغذ و تجارت آن معروف است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
    راجپوتانه
    رجوع به راجپوتانا و قاموس الاعلام ترکی شود.
    راجگر
    قصبه ای است در هندوستان که مرکز ناحیه راجگر و در 108 هزارگزی شمال غربی بهوپال از خطه بری لوه واقع است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
    راپرت چی
    گزارش دهنده .
  • شرح دهنده . وصف کننده . نقل کننده . روایت کننده . حکایت کننده . داستان گوینده . قصه گوینده . بیان کننده . (فرهنگ فرانسه به فارسی نفیسی ).
  • راتری
    ادم ژاک بنوا ادیب فرانسه . در پاریس تولد یافت و در همانجا مرد (1875 - 1807). در سال 1830م . در پاریس وکیل دادگستری شد. او در آغاز در صنف وکلا وارد شد سپس در سال 1844 کارمند کتابخانه لوور شد. بعد به معاونت رسید. پس از آن در سال 1862 نائب رئیس کتابخانه ملی پاریس شد. از او آثار قابل تقدیری باقی است بویژه : جستجوی روی تاریخ حقوق وراثت زنان در 1843. تاریخ حکومت فرانسه 1845، تاثیر ادب و فرهنگ ایتالیا روی ادبیات فرانسه 1853. (لاروس ج 7 ص 177).
    راتیسبون
    لوئی فورتونه گوستاو . ادیب فرانسه در سال 1827 م . در استراسبورگ تولد یافت و در 1900 م . در پاریس مرد. بعد از آنکه در کالج هانری چهارم تحصیلات کرد به ادبیات و روزنامه نگاری گرائید از 1853 م .تا 1876 م .در مذاکرات سیاسی شرکت کرد. در 1871 م . به کتابداری فونتنبلو منصوب شد سپس در سال 1875 م . کتابدار سنا شد. (لاروس فرانسه ).
    راجپوتیه
    نام قومی است در هندوستان . رجوع به مجمل التواریخ گلستانه ص 73، 84 شود. و شاید نام اقوام ساکن راجپوتانا باشد. رجوع به راجپوتانا شود.
    راجل
    پیاده . مقابل فارس . ج ، رَجل و رَجّاله و رُجّال . (منتهی الارب ) (آنندراج ):
    نه وحشی دیدم آنجا و نه انسی
    نه راکب دیدم آنجا و نه راجل .

    منوچهری .

    راتسک
    کسی است که قسمت اول کتاب روضة الصفا تالیف میرخواند را به انگلیسی ترجمه کرده و زیر نظر انجمن سلطنتی آسیائی بطبع رسیده . (تاریخ ادبیات ادوارد برون ج 3 ص 484).