جستجو

خاچکین
محلی کنار راه رشت و انزلی میان اشکیک و خمام در 355 هزارگزی طهران .
خادم آباد
دهی از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد در 84 هزارگزی شمال باختری فریمان واقع است ، محلی است جلگه ای و معتدل و سکنه آن 58 تن . مذهب آن ها شیعه و زبانشان فارسی است . آب آنجا از قنات و محصولات غلات و چغندر است ، شغل اهالی زراعت و مالداری است .راه مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
خارآور
پرخار. خارور. خاردار.
  • (اِ مرکب ) درخت خارآور. آن را به عربی العضاة گویند. اسم مرکبی است از خار و فعل آوردن . (فرهنگ شعوری ج 1 ص 361).
  • منسوب به پارچه خارا. (ناظم الاطباء). موجدار.
  • خاتون دیه
    دهی است در پنج فرسنگی سنقر آباد واقع شده است . (نزهةالقلوب ج 3 ص 173).
    خاتیه
    عقاب که بر صید فرود آید. (منتهی الارب ).
    خاچمز
    قسمی پارچه پشمین یا پنبه ای .
    خادم آسا
    مانند خدمتگزار. همچون پرستنده:
    روز جوهر نام و شب عنبر لقب
    پیش صفه ش خادم آسا دیده ام .

    خاقانی .

    خارا
    سنگ سخت و صلب . (آنندراج ) (لغت فرس اسدی ) (صحاح الفرس ) (فرهنگ رشیدی ) (برهان قاطع) (بهار عجم ) (مصطلحات ) (غیاث اللغة) (فرهنگ شعوری ج 1 ص 357):
    پس آنگه که خواهی تواش بشکنی
    چنان کن که بر سنگ خارا زنی .

    ابوشکور.

    خاتون رکنی
    زن طغرلشاه که دختر عموی شاه بود و دو پسر داشت : توران شاه و بهرام شاه که آنها از بطن وی بوده اند; سال فوتش در 570 ه' . ق. بوده است . (تاریخ افضل ص 31 و 32 و 93).
    خاثر
    ستبر (شیر). (مهذب الاسماء). ثخن و اشتد فهو خاثر. (اقرب الموارد). خفته ، کلچیده ، بسته (شیر).
    خادمانلو
    دهی از دهستان میانکوه بخش چاپشلو شهرستان دره گز واقع در 38 هزارگزی جنوب باختری قره باشلو است . سر راه مالرو عمومی دره گز میباشد، محلی است کوهستانی و سردسیر سکنه آن 249 تن است . مذهبشان شیعه و زبانشان کردی است . آب آنجا از چشمه و محصولات غلات و پنبه و شغل اهالی زراعت است . راه آن جا مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
    خارائی
    سختی و درشتی تمام . (آنندراج ). سختی به عیار. (ناظم الاطباء). صلابت . (فرهنگ شعوری ج 1 ص 384). چون سنگ سخت:
    چار چیز است که در سنگ اگر جمع شود
    لعل و فیروزه شود سنگ بدان خارائی
    پاکی طینت و اصل گهر و استعداد
    تربیت کردن مهراز فلک مینائی
    در من این هر سه صفت هست ولی
    تربیت از تو که خورشید جهان آرائی .

    سید جلال عضد (از شرفنامه منیری ).

    خاتون سرائی
    دهی است در ناحیه مرکزی ولایت قونیه . (قاموس الاعلام ترکی ).
    خاثره
    فرقه مردم . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
  • زن که اندک درد یابد. (منتهی الارب ).
  • جماعت . یقال : رایت خاثرةً من الناس ; ای جماعة. (اقرب الموارد).
  • خاچیک
    نام دهی است از دهستان سهندآبادبخش بستان آباد شهرستان تبریز در 26 هزارگزی جنوب بستان آباد و 17 هزارگزی شوسه بستان آباد به تبریز. محلی است کوهستانی و سردسیر و سکنه آن 343 تن . مذهبشان شیعه و زبان ترکی است . آب آن از رود سهندآباد است و محصول غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است و راه آنجا مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
    خادم الطلباء
    معلم و ادیب و مدرس . (آنندراج ).
    خارابافی
    عمل بافتن پارچه خارا رجوع به خاره بافی شود.
    خاتون شبستان فلک
    کنایه از آفتاب است و زهره ; ماه را نیز گویند. (برهان ) (آنندراج ). رجوع بمجموعه مترادفات ص 200 شود.
    خاخ
    موضعی است بین حرمین (مکه و مدینه ) و آن را روضه خاخ نیز گویند. (معجم البلدان ج 3 ص 384) (حبیب السیر چ 1 تهران ج 1 ص 135).
    خادم العلوم
    عبارت است از علم منطق. تهانوی گوید: ابوعلی علم منطق را خادم العلوم نامیده است زیرا این علم خود بنفسه مقصود نیست بلکه وسیله برای فهم علوم دیگر است و در حقیقت مثل خادم است برای علوم دیگر. رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.