جستجو

خاراتراش
سنگتراش . (آنندراج ):
ز خاراتراشان اِحکام کار
که بر کوه دانند بستن حصار.

نظامی .

خاتون صبح
کنایه از خورشید است:
بر سر بیرق بلاف پرچم گوید منم
طره خاتون صبح بر تُتق روزگار.

عماد عزیزی (از حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ).

خاجا
ماخوذ از کلمه خواجه و محرف آن و عنوانی است که پیش نام بعضی از ارامنه آرند مانند خاجا بُغُس ْ و خاجا ماطاوس و غیره .
خاخاجه خج
نام امرود است در زبان مردم گیلان و شهسوار. رجوع به امرود در این لغت نامه شود.
خادم باشی
دهی از دهستان چناران بخش حومه ارداک شهرستان مشهد است . واقع در 62 هزارگزی شمال باختری مشهد بین کشف رود و راه قدیمی مشهد بقوچان میباشد. محلی است جلگه ای معتدل و سکنه آن 31 تن ، مذهبشان شیعه ، زبانشان فارسی و کردی است . آب قنات و محصولات غلات ، چغندر و نخود است . شغل اهالی زراعت وراه مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
خاراستیز
زورمند. شجاع . محکم . صلب:
ز بس زخم کوپال خاراستیز
زمین را شده استخوان ریزریز.

نظامی .

خاتون عرب
کنایه از کعبه معظمه است . (آنندراج ). خاقانی گوید:
خال مشک از روی گندم گون خاتون عرب
عاشقان را آرزوبخش دل و جان آمده .

(از آنندراج ).

خاجان
دهی است از دهستان حومه بخش خمام شهرستان رشت در 4 هزارگزی جنوب خمام و دو هزارگزی خاور شوسه خمام به رشت ; محلی است جلگه ای و معتدل و مرطوب و مالاریائی سکنه آنجا 620 تن و مذهبشان شیعه و زبانشان گیلکی . نهر خمام رود از سفید رود آنجا را مشروب می کند. محصولات آنجا برنج و کنف و ابریشم و صیفی است و شغل اهالی زراعت و صید است . راه آنجا مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
خاخام
حاخام . ربانی . پیشوای مذهبی یهود. ملا. رئیس جامعه مذهبی یهود.
خادم پیر
کنایه از ستاره زحل است . (برهان ). کنایه از ستاره زحل و آن را پاسبان فلک نیز میگویند و فلک هفتم مکان اوست . (آنندراج ):
از بوی گیاش خادم پیر
خط سبز شود زهی عقاقیر.

خاقانی .

خارا سفتن
شکستن سنگ خارا:
کوهکن تعلیم خارا سفتن از استاد داشت
هر چه کرد از کاوش مژگان شیرین یاد داشت .

ظهوری (از آنندراج ).

خاتون عنب
کنایه از شراب انگور. (آنندراج ). رجوع شود به مجموعه مترادفات ص 224.
خاج پرست
صلیب پرست . پرستنده خاج . ترسا. صلیبی . عیسوی . مسیحی . عیسائی . چلیپاپرست . یکی از اهل تثلیث . رجوع به صلیب و صلیب پرست شود.
خاخام خانه
محل اجتماع و مرکز خاخامهای یهود در مصر بدین نام مشهور است . رجوع بمعجم المطبوعات ج 1 ص 139 شود.
خادم زاده
فرزندی که از خادم بوجودآید و مجازاً در موقع تواضع و فروتنی استعمال شود.
خاراشکاف
شکافنده خارا و سنگ سیاه سخت:
ز خاریدن کوس خاراشکاف
پر افکند سیمرغ در کوه قاف .

نظامی .

خاتون فلک
کنایه از آفتاب است و زهره و ماه را نیز گفته اند. (برهان قاطع) (آنندراج ).
خاج پرستی
صلیب پرستی . مسیحیت . رجوع به صلیب و صلیب پرست شود.
خاخاه
نام نقطه ای از طسوج طبرش بوده است . رجوع به تاریخ قم ص 117 شود.
خادم سپهر
کنایه از کوکب زحل است . (ناظم الاطباء).