جستجو

بابازاهد
دهی از دهستان قلعه زرس شهرستان اهواز. 6 هزارگزی شمال خاوری قعله زرس و یکهزارگزی شمال راه مالرو بنه وار هفت لنگ به قلعه زرس . جلگه گرم سیر. سکنه آن 95 تن ، شیعه ، لری بختیاری . آب آن از قنات و چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است . بنای امام زاده ای به نام زاهد دارد و راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
باباطاغ
در قاموس الاعلام آمده : قصبه مستحکمی است در دوبریجه ، و در 130 هزارگزی شمال شرقی سلستره واقع شده ده هزار تن ، نفوس دارد و این قصبه تجارتگاه است و قره کرمان اسکله آن میباشد. در زمان اداره عثمانی 5 جامع و یک باب مدرسه داشت و هوایش سنگین است .
باباقله
دهی از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، 30هزارگزی شمال الیگودرز کنار راه برفیان بدو راه جلگه ، معتدل . سکنه 104 تن ، شیعه و لری بختیاری . آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات ، تریاک ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است و راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
باباگنجه
دهی از دهستان نازلو بخش حومه شهرستان ارومیه . 20هزارگزی شمال خاوری ارومیه و 6هزارگزی خاور شوسه سلماس . جلگه ،معتدل مالاریائی . سکنه آن 100 تن ، شیعه . آب آن از نازلو چای و محصول آن غلات ، توتون ، چغندر، حبوبات و کشمش . شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جوراب بافی است و راه ارابه رو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
باباخداداد
باباخدای داد. مردم سمرقند او را از ابدال اعتقاد داشتند وتاریخ وفات او را خواجه خسرو «مجذوب سالک » گفته . (مجالس النفائس امیر علیشیر نوائی چ حکمت ص 114 و 286).
بابازی
قماش بابازی ; پارچه ابریشمین . (دزی ج 1 ص 47).
باباطاغی
(کوه بابا) کوه بزرگی است در سنجاق دنزلی از ولایت آیدین . ازجانب جنوب غربی شهر دنزلی امتداد می یابد و به موازات رود مندرس بسمت مغرب کشیده میشود و از جهت جنوب شرقی به بوزطاغ مربوط میگردد. (قاموس الاعلام ترکی ج 2).
باباقلی
دهی از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد، یکهزارگزی شمال خاوری کوهدشت 3 هزارگزی شمال راه شوسه فرعی خرم آباد بکوهدشت . جلگه ، معتدل مالاریائی سکنه آن 120 تن ، شیعه لکی . آب آن از رودخانه گردار پهن و محصول آن غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان سیاه چادربافی است . راه مالرو دارد. در مواقع خشکی اتومبیل رو است . اهالی در سیاه چادر سکونت دارند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
بابالنگ
دهی جزء دهستان طارم علیا بخش سیردان شهرستان زنجان . 58 هزارگزی شمال باختر سیردان و 10 هزارگزی راه مالروعمومی . کوهستانی سردسیر. سکنه آن 205 تن ، شیعه . آب آن از رودخانه محلی و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان گلیم و جاجیم بافی است . راه مالرو و صعب العبور دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
باباخمس
نام مسخره ایست . (آنندراج ) (غیاث ):
بشط باباشمس و بشرب باباخمس
بمصطکی و ببادام و پسته و عناب .

خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 56).

باباساغری
(مولانا...) از ملازمان و همراهان سلطان حسین بایقرا بود. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 282 و 290 شود.
باباطاهر
باباطاهر عریان همدانی بوده و مسلک درویشی و فروتنی او که شیوه عارفان است سبب شد تا وی گوشه گیر گشته و گمنام زیسته وتفصیلی از زندگانی خود باقی نگذارد فقط در بعض کتب صوفیه ذکری از مقام معنوی و مسلک ریاضت و درویشی و صفت تقوی و استغنای او آمده است . آنچه از سوانح و زندگانی وی معلوم است ، ملاقاتی است که گویا میان او و طغرل اولین شاه سلجوقی در حدود سال چهار صدوچهل وهفت درهمدان اتفاق افتاد و از این خبر بدست می آید که دوره شهرت شیخ اواسط قرن پنجم و ظاهراً تولدش اواخر قرن چهارم بوده است . باباطاهر از سخنگویان صاحبدل و دردمند بوده و نغمه هائی که شاهد سوز درونی است سروده و نیز رسالاتی بعربی و فارسی تالیف نموده است . از آن جمله مجموعه کلمات قصاریست بعربی که عقاید تصوف را در علم و معرفت و ذکر و عبادت و وجد و محبت در جمله های کوتاه و موثری بیان میکند. عمده شهرت باباطاهر در ایران بواسطه دوبیتی های شیرین و موثر و عارفانه اوست . از خصوصیات این رباعیات آنکه با وزن معمولی رباعی کمی فرق دارد و نیز در لغتی شبیه بلغت لری سروده شده و از این لحاظ آنها را در کتب قدیم «فهلویات » نام داده اند. در تمام رباعی های ساده و موثر شاعر یاد از وحدت جهان و دورافتادگی انسان و از پریشانی و تنهائی و ناچیزی و بی چیزی خود کرده از هجران شکایت نموده و حس اشتیاق معنوی خود را جلوه داده است . باباطاهر در همدان دار فانی را وداع گفته و در همان شهر مدفونست . (تاریخ ادبیات شفق ص 108 و 109). هدایت گوید:
طاهر عریان همدانی نام شریفش باباطاهر است ، از علما و حکما و عرفای عهد بوده است و صاحب کرامات و مقامات عالیه و این که بعضی او را معاصر سلاطین سلجوقیه دانسته اند خطاست . وی از قدمای مشایخ است معاصر دیالمه بوده و در سنه 410 ه' . ق. بوده قبل از عنصری و فردوسی و امثال و اقران ایشان رحلت نموده ، رباعیات بدیع و مضامین رفیع بزبان قدیم دارند. گویند رسالات از آن جناب مانده و محققین بر آن شروح نوشته اند. (مجمعالفصحاء ج 1 ص 326).
مولف راحة الصدور آرد: شنیدم که چون سلطان طغرل بک به همدان آمد از اولیا سه پیر بودند: باباطاهر و باباجعفر و شیخ حمشا، کوهی است بر در همدان آن را خضر خوانند بر آنجا ایستاده بودند، نظر سلطان بر ایشان آمد، کوکبه لشکر بداشت و پیاده شد و با وزیر ابونصر الکندری پیش ایشان آمد و دستهاشان ببوسید. باباطاهر پاره ای شیفته گونه بودی او را گفت ای ترک با خلق خدا چه خواهی کرد؟

آرامگاه باباطاهر در همدان

باباقنبر
منزلی در حوالی مرو: خاقان منصور از آخته آخور پای مبارک در رکاب سعادت انتساب درآورده بمنزل باباقنبر شتافت . (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 117).
بابالنگر
دهی از دهستان سرولایت بخش سرولایت شهرستان نیشابور. 36 هزارگزی باختر چکنه بالا. کوهستانی معتدل . سکنه آن 174 تن ، شیعه آب آن از قنات و محصول آن غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است . راه اتومبیل رو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
باباخندان
نام کوهی است در یزد در حوالی کوه تنور محسن :
از لاله و گل چو طفل بیغم
باباخندان همیشه خرم

تاثیر (از آنندراج ).

باباسالار
تیره ای از طایفه بکش ممسنی فارس . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 90). رجوع به بکش شود.
باباعباس
دهی از دهستان ناوه کش بخش چگنی شهرستان خرم آباد 16 هزارگزی خاور سراب دوره ، کنار راه شوسه خرم آباد به کوهدشت . دامنه ، معتدل مالاریائی . سکنه 600 تن . شیعه . زبان آنها لری . آب آن از سراب چنگائی و رودخانه خرم آباد، محصول آن غلات ، تریاک ، صیفی ، حبوبات ، شلتوک . لبنیات ، پشم ، شغل اهالی زراعت ، گله داری و صنایع دستی زنان سیاه چادر، طناب ، جل اسب بافی است راه اتومبیل رو دارد. ساکنین از طایفه طولابی هستند. در ده مزبور امامزاده ای معروف به باباعباس وجود دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
باباقوری
رجوع به باباقری و باباغری و باباغوری شود.
بابالو
دهی از دهستان چالدران بخش سیه چشمه - شهرستان ماکو. 14 هزارگزی خاور سیه چشمه و 4500 گزی شمال شوسه قره ضیاءالدین به سیه چشمه . جلگه ، معتدل سالم . سکنه آن 443 تن ، شیعه . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . صنایع دستی زنان جاجیم بافی است راه ارابه رو دارد و در تابستان میتوان اتومبیل برد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
باباخیرا
(درویش ...) چون سلطان مراد از ظاهر ساوه کوچ فرمود هوس تسخیر سایر ممالک موروثی کرده بجانب تبریز نهضت نمود و الوند نیز بجانب او متوجه گشته نواحی صاین قلعه را معسکر ساخت و سلطان مراد به چهارفرسخی اردوی پسرعم رسیده بخیال قتال علم اقامت برافراخت ، در این اثنا درویشی نیکخواه که موسوم بود به باباخیراللّه بآن دو پادشاه ملاقات کرده نصایح سودمند و مواعظ دلپسند بگوش هوش ایشان رسانیدو از وخامت عاقبت مخالفت تحذیر نموده هر دو را بصلح و صفا مایل گردانید. (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 446).