جستجو

ائتیاب
رجوع به ایتیاب شود.
ائساف
رجوع به ایساف شود.
ائتراق
رجوع به ایتراق شود.
ائتیال
رجوع به ایتیال شود.
ائصاد
رجوع به ایصاد شود.
ائتزار
رجوع به ایتزار شود.
ائثار
رجوع به ایثار شود.
ائصال
رجوع به ایصال شود.
ائتزاز
رجوع به ایتزاز شود.
ائثام
رجوع به ایثام شود.
ائکاد
رجوع به ایکاد شود.
ائتساء
رجوع به ایتساء شود.
ائثه
ج ِ اثاث . اسباب خانه . (منتهی الارب ). ابوعبید هروی در غریبین و صاحب مجمعالبحرین اِثًّه ضبط کرده اند و در تاج العروس آثّه آمده است .
ائکاف
رجوع به ایکاف شود.
ائتشاء
رجوع به ایتشاء شود.
ائکال
رجوع به ایکال شود.
ائلاء
رجوع به ایلاء شود.
ابآس
بسختی رسیدن .
اباحیه
جماعت ملحدان ، که چیزی را حرام و ناروا ندانند.
ابازین
ج ِ منحوت ِ آبزن ِ فارسی .