جستجو
کد : DK-74     

آبادان


مسکون وماهول . آهل . (زمخشری ): و مزگت جامع این شهر [ هری ] آبادان تر مزگتها است بمردم از همه خراسان . (حدودالعالم ).
  • معمور. معموره . عامر.عامره: و اندر وی قبیله های بسیاری از خلخ و جایی آبادان . (حدودالعالم ). و جایی بسیارمردم و آبادان و با نعمت بسیار. (حدودالعالم ). و جایی بسیارمردم و آبادان و با نعمت و بازرگانان . (حدودالعالم ). مرعش ، جذب دو شهرک است خرم و آبادان . (حدودالعالم ).
    ویران شده دلهابمی آبادان گردد
    آباد بر آن دست که پرورد رزآباد.

    ابوالمظفر جخج (؟ ) (از فرهنگ اسدی ).